ما را دنبال کنید

جستجوگر

ورودی انجمن ادبی

عضویتِ سایت و انجمن

آلبومهای نماهنگها

آپلودها

موضوعات

آمارگیر

  • :: آمار مطالب
  • کل مطالب : 394
  • کل نظرات : 363
  • :: آمار کاربران
  • افراد آنلاين : 2
  • تعداد اعضا : 444
  • :: آمار بازديد
  • بازديد امروز : 603
  • بازديد ديروز : 400
  • بازديد کننده امروز : 165
  • بازديد کننده ديروز : 134
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل ديروز: 0
  • بازديد هفته : 3,255
  • بازديد ماه : 8,977
  • بازديد سال : 96,441
  • بازديد کلي : 1,460,121
  • :: اطلاعات شما
  • آي پي : 18.224.58.24
  • مرورگر : Safari 5.1
  • سيستم عامل :

کدهای اختصاصی

گرد هم آئی هفتگی


ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت

و ای مرغ بهشتی که دهد دانه و آبت

خوابم بشد از دیده در این فکر جگرسوز

کاغوش که شد منزل آسایش و خوابت

درویش نمی‌پرسی و ترسم که نباشد

اندیشه آمرزش و پروای ثوابت

راه دل عشاق زد آن چشم خماری

پیداست از این شیوه که مست است شرابت

تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت

تا باز چه اندیشه کند رای صوابت

هر ناله و فریاد که کردم نشنیدی

پیداست نگارا که بلند است جنابت

دور است سر آب از این بادیه هش دار

تا غول بیابان نفریبد به سرابت

تا در ره پیری به چه آیین روی ای دل

باری به غلط صرف شد ایام شبابت

ای قصر دل افروز که منزلگه انسی

یا رب مکناد آفت ایام خرابت

"حافظ" نه غلامیست که از خواجه گریزد

صلحی کن و بازآ که خرابم ز عتابت


منظور خداوند از کسانی که به پیری می رساند تا هر چه را آموخته است از یاد ببرد چیست؟

پرسش:

با سلام در آیه 70 سوره نحل منظور خداوند از کسانی که به پیری می رساند تا هر چه را آموخته است از یاد ببرد چیست؟

پاسخ اجمالی:

در حقیقت آیه شریفه یادآوری و تذکاری است برای آنان که به بازیچه های دنیا سرگرم شده و از آخرت غافل مانده اند.

همان طور که خداوند در آیه ای دیگر انسان را ضعیف معرفی نموده در این جا به وصف انسان می پردازد که این انسان ابتدایش (زمان طفولیت) نمی فهمد و انتهایش (اگر پیری را در ک کند) آموخته ها و اندوخته هایش را از دست می دهد. بنابر این " نتیجه این عمر طولانى آن خواهد شد که بعد از علم و دانش و آگاهى‏ چیزى نخواهد دانست" و همه را به دست فراموشى می سپارد. به سخن دیگر: حالتى شبیه به دوران کودکى پیدا می کند، فراموشکار می ‏شود، هر چه یاد بگیرد فراموش می ‏کند، اگر از او سؤالى شود نمی داند.


پاسخ تفصیلی:

آیه شریفه:

"وَ اللَّهُ خَلَقَکُمْ ثُمَّ یَتَوَفَّاکُمْ وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلى‏ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْ لا یَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ قَدیرٌ:

« خدا شما را بیافریده و باز جانتان را بگیرد و از شما کسى باشد که به پست‏ ترین دوران هاى عمر (پیری و فرتوتی ) رسد تا پس از دانایى هیچ نداند که خدا دانا و تواناست‏ ».[1]

کلمه« أرذل» در آیه شریفه اسم تفضیل از «رذالت و پستى» است، و مراد از « ارذل العمر » به قرینه جمله « لِکَیْ لا یَعْلَمَ ...» سنّ شیخوخت و پیرى است، که قواى شعور و ادراک در آن انحطاط پیدا مى‏کند، و البته این انحطاط به اختلاف مزاج ها مختلف مى‏شود، و غالباً از سن هفتاد و پنج سالگى شروع مى‏شود.[2]

و معناى آیه این است که: خدا شما گروه مردم را خلق کرده پس آن گاه شما را در عمر متوسط و جوانی مى‏گیرد، و البته بعضى از شما هستند که تا سن پیرى رسیده آن قدر به عقب بر مى‏گردند که از ضعف قواى ادراکی بعد از آنکه عمرى عالِم بودند دیگر چیزى را ندانند، درست مانند آغاز عمر و سنین کودکى که یکپارچه نسیان بود و فراموش کارى و ناآگاهى‏ و این خود دلیل و نشانه این است که زندگى و مردن و شعور و علم شما به دست خود شما نیست، و گر نه شعور خود را براى خود نگه مى‏داشتید، و زندگى خود را هم براى خود حفظ مى‏کردید، بلکه این زندگى و علم با نظام عجیبى که دارد به علم و قدرت خدا منتهى مى‏گردد.[3]

این آیه شریفه شخص یا اشخاص خاصی را مدنظر ندارد، بلکه می خواهد به انسان ها بفهماند که فکر بشر محدود است و نمی تواند آنچه را کسب نموده و به فعلیت رسانیده و از جمله معلومات او است کاملاً بر آنها احاطه علمى و شهودى داشته باشد و هر علمی که دارد از نعمت های الاهی است و نباید به آن مغرور باشد.

در حقیقت این آیه شریفه یادآوری و تذکاری است برای آنان که به بازیچه های دنیا سرگرم شده و از آخرت غافل مانده اند.

همان طور که خداوند در آیه ای دیگر[4] انسان را ضعیف معرفی نموده در این جا به وصف انسان می پردازد که این انسان ابتدایش (زمان طفولیت) نمی فهمد و انتهایش (اگر پیری را در ک کند) آموخته ها و اندوخته هایش را از دست می دهد.

بنابر این " نتیجه این عمر طولانى آن خواهد شد که بعد از علم و دانش و آگاهى‏ چیزى نخواهد دانست" و همه را به دست فراموشى می ‏سپارد.[5]

به سخن دیگر: حالتى شبیه به دوران کودکى پیدا کند، فراموشکار مى‏شود، هر چه یاد بگیرد فراموش مى‏کند، اگر از او سؤالى شود نمى‏داند.[6]

و این طبیعت انسان است که هر چه به سن کهولت می رود ضعیف تر می شود، همان طور که در جای دیگر می فرماید: هر کس را طول عمر دهیم، در آفرینش واژگونه‏ اش می کنیم (و به ناتوانى کودکى باز مى‏گردانیم) آیا اندیشه نمى‏کنند؟[7]



[1] . نحل،70، ترجمه المیزان.

[2] .طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 12، ص 425، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏، چاپ پنجم، 1374 ش.

[3] . طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 12، ص 425 – 426؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج11، ص 310 – 311، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374 ش.

[4]  نسا، 28.

[5]  مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‏11، ص 310 و 311.

[6] طبرسى، فضل بن حسن‏، جوامع الجامع، مترجمان، ج ‏3، ص 400، ناشر: بنیاد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى، مکان چاپ: مشهد،چاپ دوم، 1377 ش‏ ‏.

[7] یس، 68.


برچسب ها

ارسال نظر

کد امنیتی رفرش

نظرات ارسال شده

گردهم آئی هفتگی

شاعران انجمن

درباره ما

سلام به سایت ادبی شهید رابع استهبان خوش آمدید. محتوای این سایت و انجمن ادبی آن سروده ها و مطلب های ادبی ارسال شده جمعی از فرهیختگان و شاعران گرامی است؛ شماهم به این جمع بپیوندید و مطلب هاو نظرهای ارزشمند خود را برای دیگران وبرای بهینه سازی سایت ارسال کنید. استفاده از اشعار با درج لینک و نام شاعر آزاد است. امام صادق(ع) فرمودند : ما قالَ فینا قائِلُ بَیْتَ شِعْرٍ حَتّی یُؤَ یِّـدَ بِرُوحِ الْقُدُسِ : هیچ شاعر ی در حق ما شعر نگفت مگر اینکه با روح قدسی تایید و یاری شد: وسایل الشیعه ، ج 1 ص 467) مقام‌ معظم رهبري، حضرت آيت‌الله العظمي امام خامنه‌ای فرمودند : «شعر، ثروتی ملی، عظیم و پر ثمر برای کشور است» و «باید با ایجاد این ثروت بزرگ روز به روز آن را افزایش داد و برای نیازهای کشور از آن استفاده ی بهتر و برتر کرد». کاروان شعر در کشور با سرعت، دقت و جهت گیری درست به پیش می رود ؛ با استمرار این حرکت، کشورِ عزیزِ ایران باردیگر هدیه ای ارزشمند به تمدن و فرهنگ جهانی و خصوصاً این منطقه، اهدا خواهد کرد. شعر علاوه بر اینکه ظرفی برای بیان احساس شاعرانه است باید در خدمت ارزشها باشد و شاعر در عمل به وظیفه و مسئولیت خود، این نعمت بزرگ الهی را در خدمت به دین، اخلاق، انقلاب و معرفت افزایی قرار دهد. شعر می تواند به "معرفت دینی و اخلاق مردم" و "حرکت انقلابی ملت" خدمت کند و این کار حتی با یک یا دو بیت شعر انقلابی،‌اخلاقی و معرفتی در یک غزل محقق می شود و تأثیر می گذارد. قالب شعر نمی تواند نسبت به مسائل موجود کشور بی تفاوت باشد یا از آن صرف نظر کند. + خاندان شهید رابع اصطهباناتی : پدر وی «ملاعبدالمحسن» فرزند مرحوم «ملاباقر» فرزند «ملا سراج الدین» بود و پدر و جد پدری اش در جرگه افرادی بودند که در زمان حمله افغانها به اصطهبان، کشته شدند.[۱] تحصیل : وی در ۱۲ سالگی با راهنمایی دایی‌اش به شیراز رفت و هشت سال در مدرسه منصوریه درس خواند. در سال ۱۲۴۶ به تهران رفت و شاگرد استادانی مانند آقا علی حکیم (مدرس)، محمدرضا حکیم قمشه‌ای، میرزا ابوالحسن جلوه، ملاعلی کنی، سید مهدی قزوینی نجفی و مولی محمدتقی هروی بود. در سال ۱۲۵۸ دوباره به شیراز رفت. به علت درگیری با قوام الملک (حاکم وقت فارس) به سامرا تبعید شد و در درس میرزای شیرازی شرکت کرد و از او اجازه اجتهاد گرفت. پس از فوت میرزای شیرازی به نجف رفت و حوزه فلسفی آنجا را پایه‌گذاری کرد. او علوم مختلف از جمله فقه و احکام را با زبان شعر بیان می‌کرد و رساله احکام دین او مشتمل بر هزار بیت شعر بود. در ریاضی و شاخه‌های آن دستی داشت و مقالات مختلفی در این زمینه از او مانده است. در پزشکی بیشتر به پیشگیری و رعایت بهداشت و نظافت محیط توجه داشت و می‌گفت: «من رسماً طبیب نیستم، ولی هزاران تن را به طریق بهداشت معالجه قطعی کرده‌ام.»[۲] علامه امینی او را به جهت آنچه «نبوغ علمی» خوانده «شکافنده هسته علم و پیشتاز میدان دانش» معرفی کرده‌است.[۳] زندگی‌نامه : آیت الله اصطهباناتی در سال ۱۲۵۸ ش با دختر سید محمد حسن لاریجانی ازدواج کرد. همسرش در سال ۱۲۷۹ درگذشت. وی فرزندی به نام شیخ محمد تقی روانشاد ملقب به فیلسوف روانشاد دارد که از مجموع افکار و اندیشه‌های پدرش بخشی به همت وی با عنوان «شمه‌ای از آثار شهید رابع» تهیه و منتشر شده است. سرانجام وی در دفاع از مشروطه و رهبری قیام مردم شیراز در سال ۱۳۲۶ برابر با ۱۷ اسفند ۱۲۸۶ شهید شد و در باغ غزل حافظیه به خاک سپرده شد. آثار : احکام الدین[۴] رساله حدوث عالم[۵] مجمع المسائل[۶] رساله شمس التصاریف رساله جوابیه شاگردان : محمدجعفر آل کاشف‌الغطاء، محمدحسین غروی اصفهانی، محمدحسین کاشف‌الغطاء، هبةالدین شهرستانی، میرزا عبدالحسین ذوالریاستین، سید محمدحسن نجفی قوچانی (آقا نجفی قوچانی)، علی‌اکبر حکمی یزدی قمی، غلامرضا یزدی، سید ابراهیم حسینی اصطهباناتی (میرزا آقای شیرازی)، زین‌العابدین اسدالله مهربانی سرابی، آقا نجفی قوچانی، غلامرضا فقیه خراسانی. ----------------------------------------- پانویس : شهید رابع، آیت‌الله محمدباقر اصطهباناتی عالم مشروعه خواه، نویسنده : محمد جواد اسلامی، با تلخیص، ص۲۵–۲۷. شهید رابع، ص ۴۰ و ۴۱. شهیدان راه فضیلت، ص ۵۱۲. رساله‌ای منظوم در احکام و فرایض که هزار بیت است. در موضوع جهان هستی، حکمت و فلسفه. رساله عملیه و دربردارنده فتواهای او. منابع شبکه اطلاع‌رسانی اجتهاد جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم. گلشن ابرار. ج۷، نشر معروف، قم: ۱۳۷۸.

نظرسنجی

این سایت از دیدگاه شما...؟