ما را دنبال کنید

جستجوگر

ورودی انجمن ادبی

عضویتِ سایت و انجمن

آلبومهای نماهنگها

آپلودها

موضوعات

آمارگیر

  • :: آمار مطالب
  • کل مطالب : 394
  • کل نظرات : 363
  • :: آمار کاربران
  • افراد آنلاين : 2
  • تعداد اعضا : 444
  • :: آمار بازديد
  • بازديد امروز : 143
  • بازديد ديروز : 698
  • بازديد کننده امروز : 37
  • بازديد کننده ديروز : 170
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل ديروز: 2
  • بازديد هفته : 143
  • بازديد ماه : 9,215
  • بازديد سال : 96,679
  • بازديد کلي : 1,460,359
  • :: اطلاعات شما
  • آي پي : 3.147.59.31
  • مرورگر : Safari 5.1
  • سيستم عامل :

کدهای اختصاصی

گرد هم آئی هفتگی



------------------------------------------------


رفتی از آشیانم

 ای مادر جوانم (2)

تو کـوثـر الهی تـو بِضعَـۀ رسـولی
تو جـان مرتضـائی صدیقـۀ بتـولی
طاعات بنـدگان را  تـو مایۀ قبولی
از مـردمِ مدینــه آزرده و مَلـولی
ای راحت روانم
ای مادر جوانم (2)

ای معدن فضیلت ای بحر بی کناره
در چشم تو دمیده یک آسمان ستاره
بر مردم مدینه کردی کمک هماره
افروختند از کین بر خانه ات شـراره
ای یاس قد کمانم
ای مادر جوانم (2)

ای آنکه حق نموده با مرتضی قرینَت
کرده جفای مردم در زندگی غمینت
کرده غـم پیمبـر با گریـه همنشینت
دیوار و در چه کرده با جسم نازنینت
ای لالۀ خزانم
ای مادر جوانم (2)

ای اسـوۀ جهـاد و ایثـار و استقـامت
ای آنکه بسته خلقت قامت به احترامت
در مسجد مدینه کردی به پا قیامت
از جـانِ خـود گذشتی در یاری امامت
خورشید بی نشانم
ای مادر جوانم (2)

هـم از فراق بابا افسـرده و غمیـنی
هـم از جفـای اعدا افتـاده بر زمینی
در بین در وَ دیوار با حالت حَزینی
با آه و ناله گفتی « یا فِضَـةُ خُزینی »
آتش زدی به جانم
ای مادر جوانم (2)

آنانکه از شراب تلـخِ سقیـفه مستند
آنانکه با ولایت پیوند خود گسستند
با تازیانه راهت در بین کوچه بستند
پهلوی نازنینت در پشت در شکستند
ای ماه مهربانم
ای مادر جوانم (2)

علی اکبر شجعان

محزون اصطهباناتی..
کانال رسمی اشعار علی اکبر شجعان.
تلگرام :
https://telegram.me/mahzoon_shajaan
سروش :
https://sapp.ir/shajaan_mahzoon
ایتا :
https://eitaa.com/shajaan_mahzoon
واتساپ :
https://chat.whatsapp.com/JCD40jCsbrKHWOaoqa2TY3
سایت ادبی شهید رابع ـ استهبان http://rabe4.rzb.ir


----------------------------------------------------------------------


تقدیم به روح  شهید والا مقام حاج قاسم سلیمانی:


« شد به باغ دین خزان نوبهار دیگری »
از کنار رهبری رفته یار دیگری
.........،............
پر زده در خاک و خون عاشقی درد آشنا
سوی حق پرواز کرد شد ز بند تن رها
در غم جانکاه او سینه شد ماتمسرا
آنکه بهر انقلاب بوده یاری باوفا
وز شهیدان بوده است یادگار دیگری

آنکه از بهر علی مالک اشتر شده
غرق باران از غمش دیدۀ رهبر شده
در میان خاک و خون مثل گل پرپر شده
خیمه گاه ماتمش در همه کشور شده
سوی جنت پر کشید بیقرار دیگری

چهرۀ نورانی اش از همه دل می ربود
از رخ آئینه ها زنگ غفلت می زدود
در جهاد و جبهه  و در رکوع و در سجود
بال در بال مَلَک سوی حق پر می گشود
رفتنش بر قلب ما زد شرار دیگری

آنکه رهبر  بوسه زد بر گل پیشانی اش
شد به خاک غم نهان چهره ی نورانی اش
سینه ها غمخانه شد ، دیده ها بارانی اش
با ندای « اِرجِعی» کرده حق مهمانی اش
تا نماید زندگی در دیار دیگری

آنکه باغ لاله را باغبانی کرده بود
در خط سرخ حسین زندگانی کرده بود
ساکنان خاک را آسمانی کرده بود
در جهاد و جبهه ها جانفشانی کرده بود
جوش زد از خون او چشمه سار دیگری

آنکه در راه خدا با ستم پیکار کرد
دیده های خسته و خفته را بیدار کرد
با همه توش و توان بهر امت کار کرد
بعد عمری عاشقی با خدا دیدار کرد
تا کند طی در جنان روزگار دیگری

آنکه بوده نور حق در جمالش منجلی
بوده نام و شهرتش رونق هر محفلی
جان به کف آماده بود تحت فرمان ولی
در دفاعِ از حرم مثل عباسِ علی
کرد با شمر زمان کارزار دیگری


 علی اکبر شجعان . استهبان


------------------------------------------------


عمر گل در خون گرفته خاتمه

فاطمه یا فاطمه یا فاطمه

 چون شقایق سرخ و پرپر چشم ماست
چشمه های اشکِ غم در چشم ماست
مثلِ بحرِ پر ز گوهر چشم ماست
غرق حسرت مانده بر در چشم ماست
تا بیاید آن امیر قافله
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه

سینه کانون غم و ماتم شده
اشک بر زخم همه مرهم شده
با حماسه اشک ما مُدغَم شده
با ولایت عهد ما محکم شده
اشک  ما  شد  عهدمان را ترجمه
 فاطمه یا فاطمه یا فاطمه

شد سلیمانی اگر از ما جدا
گشته است از محبس دنیا  رها
خون او جاریست  در رگهای ما
تا کند در قلب اهریمن  به پا
باز شور و اضطراب و همهمه
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه

ابر غم شده سایه گستر در فضا
روی سرها باز شد چتر عزا
در مصیبت با رضای حق رضا
با قَدَر هستیم تسلیم قضا
گر چه غمگین است دلهای  همه
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه

حاج قاسم ، قاسم ثانی شده
از حرم گرم نگهبانی شده
خار چشم قوم سفیانی شده
سوی عرش حق فراخوانی شده
بر لبش همواره بود این زمزمه
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه


شد سلیمانی مطیع رهبرش
گر چه گشته اِرباً اِربا پیکرش
ساربان اما نبرد انگشترش
در دفاع از عترت پیغمبرش
بود الگویش امیر علقمه
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه

گر چه گلها در هوا پرپر شدند
سوختند و خاک و خاکستر شدند
گر چه بی دست و سر و پیکر شدند
ضامن امنیت کشور شدند
تا خطر گیرد  از ایران فاصله
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه

گر به خون غلتیده پیکرهایشان
ریخته روی زمین پرهایشان
مانده  در نزد  برادرهایشان
پر چم خونین  و سنگرهایشان
شیعه از دشمن ندارد واهمه
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه

ما مطیع رهبری آزاده ایم
در دفاعِ از حرم  آماده ایم
ما همه جان را به کف بنهاده ایم
چون «سلیمانی» و «فخری زاده» ایم
پیش دشمن بی هراس و واهمه
فاطمه یافاطمه یا فاطمه

علی اکبر شجعان


--------------------------------------------------------------


تقدیم به پیشگاه شهید والامقام  (سردار سلیمانی)

..............،...............،........
ما لاله ی سرخ باغ یاسیم
نه اهل ستم نه التماسیم
در کرببلا چو ریشه داریم
از کشته شدن نمی هراسیم
..............،...............،........

پر زد از این دنیا ولی بال و پرش باقیست
رفته ولی سوی حرم چشمِ ترش باقیست

در جبهۀ پیروزِ حق از شام تا بغداد
فرمانده افتاده ولیکن لشکرش باقیست

رفته سلیمانی ولی در نزد یارانش
روحیه اش ، راهش ، سلاحش ، سنگرش ، باقیست

با آنکه در راه خدا سردار  سر داده
سربندِ « یازهرا » ولی روی سرش باقیست

دستی که خنجر در دل داعش فرو می برد
افتاده و در قلب داعش خنجرش باقیست

خاتم نصیبِ دیوِ غارتگر نخواهد شد
رفته سلیمانی ولی انگشترش باقیست

فریادِ بِشکوهی که کوهِ ظلم را لرزاند
در حنجر گلدسته های کشورش باقیست

در خانه ی امن خدا شیطان نخواهد ماند
وقتی خدا و کعبه و پیغمبرش باقیست

شمشیر از دست علی هرگز نمی افتد
تا کاوه و تا کورۀ آهنگرش باقیست

مالِک نمی میرد علی تنها نمی ماند
وقتی خدا در مُلکِ مالِک پرورش باقیست

دشمن بداند چشمه چشمه خونِ عاشورا
در رگ رگ ایران و جسم رهبرش باقیست

راه شهادت هیچ بی رهرو نخواهد ماند
وقتی که رهبر هست و وقتی مَعبَرش باقیست

ققنوس می زاید از این آتش که می بینید
وقتی که آتش در دل خاکسترش باقیست

دشمن بداند پرچم سرخ سلیمانی
بر روی دوشِ محکمِ همسنگرش باقیست

دشمن از این پس روی آرامش نخواهد دید
در منطقه تا ارتش غارتگرش باقیست

در جبهۀ حق لشکری بی سر نخواهد شد
تا لشکرِ صاحب زمان ، سرلشکرش باقیست

هر کس عزادار سلیمانی ست مثل او ـ
امروز و فردا در رکاب رهبرش باقیست

هر کس عزادار سلیمانی ست ای مردم !!
مثل سلیمانی حجاب دخترش باقیست
***


علی اکبر شجعان


برچسب ها

ارسال نظر

کد امنیتی رفرش

نظرات ارسال شده

گردهم آئی هفتگی

شاعران انجمن

درباره ما

سلام به سایت ادبی شهید رابع استهبان خوش آمدید. محتوای این سایت و انجمن ادبی آن سروده ها و مطلب های ادبی ارسال شده جمعی از فرهیختگان و شاعران گرامی است؛ شماهم به این جمع بپیوندید و مطلب هاو نظرهای ارزشمند خود را برای دیگران وبرای بهینه سازی سایت ارسال کنید. استفاده از اشعار با درج لینک و نام شاعر آزاد است. امام صادق(ع) فرمودند : ما قالَ فینا قائِلُ بَیْتَ شِعْرٍ حَتّی یُؤَ یِّـدَ بِرُوحِ الْقُدُسِ : هیچ شاعر ی در حق ما شعر نگفت مگر اینکه با روح قدسی تایید و یاری شد: وسایل الشیعه ، ج 1 ص 467) مقام‌ معظم رهبري، حضرت آيت‌الله العظمي امام خامنه‌ای فرمودند : «شعر، ثروتی ملی، عظیم و پر ثمر برای کشور است» و «باید با ایجاد این ثروت بزرگ روز به روز آن را افزایش داد و برای نیازهای کشور از آن استفاده ی بهتر و برتر کرد». کاروان شعر در کشور با سرعت، دقت و جهت گیری درست به پیش می رود ؛ با استمرار این حرکت، کشورِ عزیزِ ایران باردیگر هدیه ای ارزشمند به تمدن و فرهنگ جهانی و خصوصاً این منطقه، اهدا خواهد کرد. شعر علاوه بر اینکه ظرفی برای بیان احساس شاعرانه است باید در خدمت ارزشها باشد و شاعر در عمل به وظیفه و مسئولیت خود، این نعمت بزرگ الهی را در خدمت به دین، اخلاق، انقلاب و معرفت افزایی قرار دهد. شعر می تواند به "معرفت دینی و اخلاق مردم" و "حرکت انقلابی ملت" خدمت کند و این کار حتی با یک یا دو بیت شعر انقلابی،‌اخلاقی و معرفتی در یک غزل محقق می شود و تأثیر می گذارد. قالب شعر نمی تواند نسبت به مسائل موجود کشور بی تفاوت باشد یا از آن صرف نظر کند. + خاندان شهید رابع اصطهباناتی : پدر وی «ملاعبدالمحسن» فرزند مرحوم «ملاباقر» فرزند «ملا سراج الدین» بود و پدر و جد پدری اش در جرگه افرادی بودند که در زمان حمله افغانها به اصطهبان، کشته شدند.[۱] تحصیل : وی در ۱۲ سالگی با راهنمایی دایی‌اش به شیراز رفت و هشت سال در مدرسه منصوریه درس خواند. در سال ۱۲۴۶ به تهران رفت و شاگرد استادانی مانند آقا علی حکیم (مدرس)، محمدرضا حکیم قمشه‌ای، میرزا ابوالحسن جلوه، ملاعلی کنی، سید مهدی قزوینی نجفی و مولی محمدتقی هروی بود. در سال ۱۲۵۸ دوباره به شیراز رفت. به علت درگیری با قوام الملک (حاکم وقت فارس) به سامرا تبعید شد و در درس میرزای شیرازی شرکت کرد و از او اجازه اجتهاد گرفت. پس از فوت میرزای شیرازی به نجف رفت و حوزه فلسفی آنجا را پایه‌گذاری کرد. او علوم مختلف از جمله فقه و احکام را با زبان شعر بیان می‌کرد و رساله احکام دین او مشتمل بر هزار بیت شعر بود. در ریاضی و شاخه‌های آن دستی داشت و مقالات مختلفی در این زمینه از او مانده است. در پزشکی بیشتر به پیشگیری و رعایت بهداشت و نظافت محیط توجه داشت و می‌گفت: «من رسماً طبیب نیستم، ولی هزاران تن را به طریق بهداشت معالجه قطعی کرده‌ام.»[۲] علامه امینی او را به جهت آنچه «نبوغ علمی» خوانده «شکافنده هسته علم و پیشتاز میدان دانش» معرفی کرده‌است.[۳] زندگی‌نامه : آیت الله اصطهباناتی در سال ۱۲۵۸ ش با دختر سید محمد حسن لاریجانی ازدواج کرد. همسرش در سال ۱۲۷۹ درگذشت. وی فرزندی به نام شیخ محمد تقی روانشاد ملقب به فیلسوف روانشاد دارد که از مجموع افکار و اندیشه‌های پدرش بخشی به همت وی با عنوان «شمه‌ای از آثار شهید رابع» تهیه و منتشر شده است. سرانجام وی در دفاع از مشروطه و رهبری قیام مردم شیراز در سال ۱۳۲۶ برابر با ۱۷ اسفند ۱۲۸۶ شهید شد و در باغ غزل حافظیه به خاک سپرده شد. آثار : احکام الدین[۴] رساله حدوث عالم[۵] مجمع المسائل[۶] رساله شمس التصاریف رساله جوابیه شاگردان : محمدجعفر آل کاشف‌الغطاء، محمدحسین غروی اصفهانی، محمدحسین کاشف‌الغطاء، هبةالدین شهرستانی، میرزا عبدالحسین ذوالریاستین، سید محمدحسن نجفی قوچانی (آقا نجفی قوچانی)، علی‌اکبر حکمی یزدی قمی، غلامرضا یزدی، سید ابراهیم حسینی اصطهباناتی (میرزا آقای شیرازی)، زین‌العابدین اسدالله مهربانی سرابی، آقا نجفی قوچانی، غلامرضا فقیه خراسانی. ----------------------------------------- پانویس : شهید رابع، آیت‌الله محمدباقر اصطهباناتی عالم مشروعه خواه، نویسنده : محمد جواد اسلامی، با تلخیص، ص۲۵–۲۷. شهید رابع، ص ۴۰ و ۴۱. شهیدان راه فضیلت، ص ۵۱۲. رساله‌ای منظوم در احکام و فرایض که هزار بیت است. در موضوع جهان هستی، حکمت و فلسفه. رساله عملیه و دربردارنده فتواهای او. منابع شبکه اطلاع‌رسانی اجتهاد جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم. گلشن ابرار. ج۷، نشر معروف، قم: ۱۳۷۸.

نظرسنجی

این سایت از دیدگاه شما...؟