ما را دنبال کنید

جستجوگر

ورودی انجمن ادبی

عضویتِ سایت و انجمن

آلبومهای نماهنگها

آپلودها

موضوعات

آمارگیر

  • :: آمار مطالب
  • کل مطالب : 394
  • کل نظرات : 363
  • :: آمار کاربران
  • افراد آنلاين : 4
  • تعداد اعضا : 444
  • :: آمار بازديد
  • بازديد امروز : 16
  • بازديد ديروز : 698
  • بازديد کننده امروز : 5
  • بازديد کننده ديروز : 170
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل ديروز: 2
  • بازديد هفته : 16
  • بازديد ماه : 9,088
  • بازديد سال : 96,552
  • بازديد کلي : 1,460,232
  • :: اطلاعات شما
  • آي پي : 3.147.52.8
  • مرورگر : Safari 5.1
  • سيستم عامل :

کدهای اختصاصی

گرد هم آئی هفتگی


صدای سخن عشق

شعر خوانی شاعران در استقبال شب یلدا
زمان:جمعه/98/09/29 ساعت18:30
مکان:سالن اجتماعات بعثت(جنب شهرداری و شورای اسلامی)

انجمن شعرو ادب شهید رابع استهبان

اشعار با ترتیب اولویت ارسال
درج شده است
-------------------
--------------
----------
-------
----
--
-

کسی که مثل هیچ کس نیست

به خوابم می آید
تا
عاشقانه هایش را بسراید
 
و من
         نقاشی که
 زن بودن را خوب بلد است

شب در چشم هایش کوچ کرده بود

و موج
دربین انگشت های کشیده اش

   از
        گیسوان پريشانم می ریخت

دوستت دارم را
           که از لبانش چیدم 
طعم انگور هفت ساله می داد

خلیج از
چشم هایم سرریز شد

نیمه ی گمشده ی من
مااااه بود
و من
خیال دریا شدن داشتم

روی کاغذ سپيد
       واژه ها خیس،می دوند

این
رج آخر بافته ی شعرم است

من
اینجا بغض که می کنم

گونه های او
      آنسوی شهر خیس،می شوند

....
آرزو نقيبي نژاد

-------------------------------

بیکار شده ؛ نشسته در خانه ی خویش
بابای من است و شمع کاشانه ی خویش

چندیست که می کند فقط زندانی
در سینه ی خود آه غریبانه ی خویش

باید که به صحرا رود و بگذارد
در راه شکار دام بی دانه ی خویش

در سفره ی آرزو فقط می چیند
خون دل و اشک و آه روزانه ی خویش

پائیز رسیده و پدر باید که
تعمیر کند دوباره ویرانه ی خویش

هم خرج من و برادرم را بدهد
هم اینکه دوباره قسط ماهانه ی خویش

کمیاب شده ولیک باید بخرد
داروی گران درد دردانه ی خویش

باید بدهد پول طلبکار شرور
تا حفظ کند غرور مردانه ی خویش

در فکر فرو رفته و دستانش را
مانند همیشه برده بر چانه ی خویش

مانده که کدام اولویت دارند
مانده چه کند با دل دیوانه ی خویش

باید که به هر نحو به منزل ببرد
باری که نهاده است بر شانه ی خویش

بیچاره پدر که روز و شب می ریزد
برنامه برای پول یارانه ی خویش.



 علی اکبر شجعان.


بعضی ها


غم می چکد از دیدۀ نمناک بعضی ها                                    
 شیطان خزیده این زمان در لاک بعضی ها

در فصل زرد و خشک این باغ خزان دیده                                 
   گلهای شب بو می دمد از خاک بعضی ها

همواره دندان طمع را تیز تر کرده است                                      
 یاللعجب این روزها مسواک بعضی ها

از دیدۀ گریان من سرچشمه می گیرد                                        
 خونی که بالا می رود از تاک بعضی ها

حرف مرا هرگز نمی فهمند و کوتاه است                                    
 همواره  سقف کلبۀ ادراک بعضی ها

درهای هر دروازه گاهی می توانی بست
 اما دریغا از دهان چاک بعضی ها

گیسو میفشان ، روسری سر کن ، میا بیرون                                         
کوچه پر است از دیدۀ ناپاک بعضی ها

بار سفر حالا که می بندی مواظب باش                                            
مگذار ساک خود کنار ساک بعضی ها


علی اکبر شجعان

--------------------------

بادۀ کهنه

ما خرابِ می و میخانه ز می آباد است
منع ما می کنی ار، توصیه ات بر باد است

ساقی ام ساغری ازکهنه ترین خُم برداشت
باده ی کهنه نیاکانِ مرا در یاد است

بحرِ سیلاب می ازمیکده در شهر اندخت
آنکه لب تر نکند تشنه ترین افراد است

دختر رَز که شده حامله ی باده ی او
زادگاه ازلش در سحرِ مُرداد است

های و هوی من وفریاد دل و ناله ی او
"آنچه البته به جایی نرسد فریاد است" *

مهدوی گمشده ی خویش کجا می جوئی
یوسف در بدرِ شهر خودت فرهاد است

مهدوی

*تضمینی از شاعر معاصر یغما جندقی

-------------------

گل بوته برف

پائیز گذشت و اول سرما شد
دی با چمدان بسته اش پیدا شد

با خش خش برگهای زرد و قرمز
آهسته در آغوش زمین نجوا شد

روی تن عریان درخت خانه
یک دسته کلاغ آمد و غوغا شد

از قاب میان پنجره دیدم که
جا مانده به شاخه برگی و تنها شد

در کنج اتاق خانه مثل هرسال
کرسی قدیمی پدر برپا شد

از چاک قبای غنچه های آتش
گل ریخت سر اجاق تا زیبا شد

گل بوته برف سر زد از دامن شب
پائیز ورق خورد و شب یلدا شد

زیبا جواهریان همدانی
از استهبان انجمن ادبی شهید رابع

----------------


آسمان را تو خط زدی آن شب
همچوابری که بی صدا میرفت
درهوای تودیده ام خود را
از سرم سایه ات کجا میرفت

تا خیالت قدم زدم امروز
شانه های تو را چه کم دارم
در میان سکوت وَهم انگیز
در نبودت ببین که بیمارم

من همان شاعر پر از دردم
مرهمم دفتر است و این خودکار
جز نوشتن علاج دردم نیست
مانده ام تا دم سحر بیدار

ماه شبهای من دلم تنگ است
بی تو در شب ستاره کم دارم
کاش بودی کنار من ای عشق
صبر ایوب در دلم دارم

اسمان را که خط زدی بارید
چشمهایم،پر اشک وبحرانی
شعر بی رنگ و رو وپرسوزم
یک عزل پر زعصه میخوانی

در خیالم قدم بزن امروز
در هوایی که باز غم دارم
در میانِ سکوتِ وهم انگیز
باز ویرانه های بم دارم


ط_محمدخانی

ارسال نظر

کد امنیتی رفرش

نظرات ارسال شده

گردهم آئی هفتگی

شاعران انجمن

درباره ما

سلام به سایت ادبی شهید رابع استهبان خوش آمدید. محتوای این سایت و انجمن ادبی آن سروده ها و مطلب های ادبی ارسال شده جمعی از فرهیختگان و شاعران گرامی است؛ شماهم به این جمع بپیوندید و مطلب هاو نظرهای ارزشمند خود را برای دیگران وبرای بهینه سازی سایت ارسال کنید. استفاده از اشعار با درج لینک و نام شاعر آزاد است. امام صادق(ع) فرمودند : ما قالَ فینا قائِلُ بَیْتَ شِعْرٍ حَتّی یُؤَ یِّـدَ بِرُوحِ الْقُدُسِ : هیچ شاعر ی در حق ما شعر نگفت مگر اینکه با روح قدسی تایید و یاری شد: وسایل الشیعه ، ج 1 ص 467) مقام‌ معظم رهبري، حضرت آيت‌الله العظمي امام خامنه‌ای فرمودند : «شعر، ثروتی ملی، عظیم و پر ثمر برای کشور است» و «باید با ایجاد این ثروت بزرگ روز به روز آن را افزایش داد و برای نیازهای کشور از آن استفاده ی بهتر و برتر کرد». کاروان شعر در کشور با سرعت، دقت و جهت گیری درست به پیش می رود ؛ با استمرار این حرکت، کشورِ عزیزِ ایران باردیگر هدیه ای ارزشمند به تمدن و فرهنگ جهانی و خصوصاً این منطقه، اهدا خواهد کرد. شعر علاوه بر اینکه ظرفی برای بیان احساس شاعرانه است باید در خدمت ارزشها باشد و شاعر در عمل به وظیفه و مسئولیت خود، این نعمت بزرگ الهی را در خدمت به دین، اخلاق، انقلاب و معرفت افزایی قرار دهد. شعر می تواند به "معرفت دینی و اخلاق مردم" و "حرکت انقلابی ملت" خدمت کند و این کار حتی با یک یا دو بیت شعر انقلابی،‌اخلاقی و معرفتی در یک غزل محقق می شود و تأثیر می گذارد. قالب شعر نمی تواند نسبت به مسائل موجود کشور بی تفاوت باشد یا از آن صرف نظر کند. + خاندان شهید رابع اصطهباناتی : پدر وی «ملاعبدالمحسن» فرزند مرحوم «ملاباقر» فرزند «ملا سراج الدین» بود و پدر و جد پدری اش در جرگه افرادی بودند که در زمان حمله افغانها به اصطهبان، کشته شدند.[۱] تحصیل : وی در ۱۲ سالگی با راهنمایی دایی‌اش به شیراز رفت و هشت سال در مدرسه منصوریه درس خواند. در سال ۱۲۴۶ به تهران رفت و شاگرد استادانی مانند آقا علی حکیم (مدرس)، محمدرضا حکیم قمشه‌ای، میرزا ابوالحسن جلوه، ملاعلی کنی، سید مهدی قزوینی نجفی و مولی محمدتقی هروی بود. در سال ۱۲۵۸ دوباره به شیراز رفت. به علت درگیری با قوام الملک (حاکم وقت فارس) به سامرا تبعید شد و در درس میرزای شیرازی شرکت کرد و از او اجازه اجتهاد گرفت. پس از فوت میرزای شیرازی به نجف رفت و حوزه فلسفی آنجا را پایه‌گذاری کرد. او علوم مختلف از جمله فقه و احکام را با زبان شعر بیان می‌کرد و رساله احکام دین او مشتمل بر هزار بیت شعر بود. در ریاضی و شاخه‌های آن دستی داشت و مقالات مختلفی در این زمینه از او مانده است. در پزشکی بیشتر به پیشگیری و رعایت بهداشت و نظافت محیط توجه داشت و می‌گفت: «من رسماً طبیب نیستم، ولی هزاران تن را به طریق بهداشت معالجه قطعی کرده‌ام.»[۲] علامه امینی او را به جهت آنچه «نبوغ علمی» خوانده «شکافنده هسته علم و پیشتاز میدان دانش» معرفی کرده‌است.[۳] زندگی‌نامه : آیت الله اصطهباناتی در سال ۱۲۵۸ ش با دختر سید محمد حسن لاریجانی ازدواج کرد. همسرش در سال ۱۲۷۹ درگذشت. وی فرزندی به نام شیخ محمد تقی روانشاد ملقب به فیلسوف روانشاد دارد که از مجموع افکار و اندیشه‌های پدرش بخشی به همت وی با عنوان «شمه‌ای از آثار شهید رابع» تهیه و منتشر شده است. سرانجام وی در دفاع از مشروطه و رهبری قیام مردم شیراز در سال ۱۳۲۶ برابر با ۱۷ اسفند ۱۲۸۶ شهید شد و در باغ غزل حافظیه به خاک سپرده شد. آثار : احکام الدین[۴] رساله حدوث عالم[۵] مجمع المسائل[۶] رساله شمس التصاریف رساله جوابیه شاگردان : محمدجعفر آل کاشف‌الغطاء، محمدحسین غروی اصفهانی، محمدحسین کاشف‌الغطاء، هبةالدین شهرستانی، میرزا عبدالحسین ذوالریاستین، سید محمدحسن نجفی قوچانی (آقا نجفی قوچانی)، علی‌اکبر حکمی یزدی قمی، غلامرضا یزدی، سید ابراهیم حسینی اصطهباناتی (میرزا آقای شیرازی)، زین‌العابدین اسدالله مهربانی سرابی، آقا نجفی قوچانی، غلامرضا فقیه خراسانی. ----------------------------------------- پانویس : شهید رابع، آیت‌الله محمدباقر اصطهباناتی عالم مشروعه خواه، نویسنده : محمد جواد اسلامی، با تلخیص، ص۲۵–۲۷. شهید رابع، ص ۴۰ و ۴۱. شهیدان راه فضیلت، ص ۵۱۲. رساله‌ای منظوم در احکام و فرایض که هزار بیت است. در موضوع جهان هستی، حکمت و فلسفه. رساله عملیه و دربردارنده فتواهای او. منابع شبکه اطلاع‌رسانی اجتهاد جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم. گلشن ابرار. ج۷، نشر معروف، قم: ۱۳۷۸.

نظرسنجی

این سایت از دیدگاه شما...؟