گرد هم آئی هفتگی
بداهه سرائی عرض ارادت جمعی از شاعران استهبان در مدح ومنقبت حضرت محمد مصطفی(ص)
درمحفل بداهه سرائی فضای مجازی
دوشنبه1400/12/9
____
با مدد از خدای پیغمبر
می سرایم برای پیغمبر
تا قیامت خدا کند باشد
جان عالم فدای پیغمبر
میتپد در میان سینه دلم
بی نهایت برای پیغمبر
سر زده نور عالم معنا
سر زده، از حرای پیغمبر
کاشکی وا کند گرهها را
دست مشکل گشای پیغمبر
از ازل بود و تا قیامت هست
همه جا رد پای پیغمبر
میزنند از غریبیاش فریاد
غربت کوچههای پیغمبر
مهرش از دل نمیکند بیرون
هر که شد آشنای پیغمبر
خورده انگار با جهان پیوند
از ازل ماجرای پیغمبر
گشته مولای عالمیای دوست
آنکه خوابیده، جای پیغمبر
به خدا میشود خدا راضی
از شما، با رضای پیغمبر
چه کسی جز علی عالی قدر
میشود خونبهای پیغمبر
در رگ وخون وجسممان، جاریست
تک تکِ واژههای پیغمبر
باز پیچیده درحوالی شهر
عطر باد صبای پیغمبر
برده دل از فرشتگان خدا
چهرۀ دلربای پیغمبر
آمنه رفت و در دلش جا ماند
شوقِ ناز وادای پیغمبر
جز خدا هیچکس نبود آری
تا شود مقتدای پیغمبر
در میان قریش ابوطالب
داشت دائم هوای پیغمبر
بود ارشاد مردم گمراه
روز مبعث، بِنای پیغمبر
مرتضی در سپهر هستی داشت
شأنِ «شمسُ الضُّحی1»ی پیغمبر
فاطمه در تمام عالم بود
ماهِ «بَدرُالدُّجی1»ی پیغمبر
یاد باد از خدیجهی کبرا
همسر پارسای پیغمبر
آنکه شد ثروت خدادادش
موجبات غنای پیغمبر
در دل انبیا گذاشت خدا
نور عشق و وِلای پیغمبر
اِنس و جِن بُردهاند در عالم
بهره از ربنّای پیغمبر
خلق را ایمن از بلا کرده
چَترِ «قالوا بلی»ی پیغمبر
گوش عالم (چهارده قرن) است
محو صوت رسای پیغمبر
بود بر تیغ حیدر کرار
در «اُحُد» اِتِّکای پیغمبر
از ازل تا ابد کشیده شده
مَدِّ بالِ رهای پیغمبر
مرتضی بت شکن شد و بگذاشت
پای بر شانههای پیغمبر
گفت جبریل «لا فَتی1 الا...
شیرِ خیبرگشای پیغمبر
بود سلمان همیشه و هر جا
یار بی ادعای پیغمبر
مثل آئینهای علی اکبر
بود صورت نمای پیغمبر
هست عید همه مسلمانان
کامده در لوای پیغمبر
گشته روشن جهان ز انوارش
هست هر جا صفای پیغمبر
میرسد تا به وادی جنّت
هرکه دارد هوای پیغمبر
عرش و فرش و ملک به ناز کنند
همه جان را فدای پیغمبر
شیعه یعنی که روز وشب باشی
چون علی در قفای پیغمبر
ربنا آتنا که میخوانی
یادی از آتنای پیغبر
عید مسعود بعثت است آری
کرده دلها هوای پیغمبر
ای خدا دست ما همه تنگ است
رحم کن بر گدای پیغمبر
عیدی ما اگر خدا خواهد
دست ما و ردای پیغمبر
شاد و مسرور گشته این عالم
با ثنا و دعای پیغمبر
امشب از عرش مژدهها دارد
بر محمدخدای پیغمبر
میرود نغمههای مولودی
از دلم تا حرای پیغمبر
جبرییل امین در این وادی
هست محو صدای پیغمبر
امشبای دل شده ست غار حرا
شادمان از نوای پیغمبر
شب عید است وعرش و فرش امشب
جشن دارد برای پیغمبر
مینماید روا خدا حاجات
با حدیث کسای پیغمبر
صوت قرآن که داروی درد است
هست دار الشفای پیغمبر
روز محشر که هست حسرت و آه
در امان آشنای پیغمبر
غیر مولا علی مگر باشد؟
در جهان تا به تای پیغمبر
هم محمد بود و هم احمد
هر دو از نامهای پیغمبر
جبرئیل امین زند هردم
بوسه بر دست و پای پیغمبر
ترسم از دست ما مسلمانها
پر کند دهر، وای پیغمبر
غیر مولا علی که میباشد
هرکجا پا به پای پیغمبر
شب عید است و عاشقان سر مست
سر نهاده به پای پیغمبر
حیف و صد حیف که نماند امت
پای عهد و وفای پیغمبر
امتی که دمی نگاه نداشت
حُرمَتِ اَقرَبای پیغمبر
با علی کینه داشت تا آخر
دشمن بی حیای پیغمبر
کرد دشمن به روز عاشورا
کربلا را منای پیغمبر
وه که حَنّانه بر زبان آمد
تا بگوید ثنای پیغمبر
هر که با دیگری برادر شد
مرتضی شد اَخای پیغمبر
خاک و خشت مناطق بطحا
زَر شد از کیمیای پیغمبر
خوش به حال کسی که در این شب
بود مدحتسرای پیغمبر
___
شاعران :
نادر رستگارمند
غلامرضا مهدوی آزاد
علی اکبر شجعان
محمد جعفر پور
علی اکبر نصراله زاده
هاشم مرادیان
و خانم ها
زارع
حسینیان
سایر بداهه سرایی های انجمن: http://rabe4.rzb.ir/Forum/Post/845
برچسب ها بداهۀ بغثتخدای پیغمبربرای پیغمبرجان عالمتا قیامتمی سرایمعالم معناغربت کوچهماجرای پیغمبرفرشتگان خداشوق نازمردم گمراهروز مبغثبَدرُالدُّجیشمسُ الضُّحینور عشققالوا بلیچهارده قرنبی ادعاوادی جنت
نظرات ارسال شده