ما را دنبال کنید

جستجوگر

ورودی انجمن ادبی

عضویتِ سایت و انجمن

آلبومهای نماهنگها

آپلودها

موضوعات

آمارگیر

  • :: آمار مطالب
  • کل مطالب : 394
  • کل نظرات : 363
  • :: آمار کاربران
  • افراد آنلاين : 1
  • تعداد اعضا : 444
  • :: آمار بازديد
  • بازديد امروز : 426
  • بازديد ديروز : 400
  • بازديد کننده امروز : 150
  • بازديد کننده ديروز : 134
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل ديروز: 0
  • بازديد هفته : 3,078
  • بازديد ماه : 8,800
  • بازديد سال : 96,264
  • بازديد کلي : 1,459,944
  • :: اطلاعات شما
  • آي پي : 3.147.81.76
  • مرورگر : Safari 5.1
  • سيستم عامل :

کدهای اختصاصی

گرد هم آئی هفتگی


شب شعر کریم اهل بیت(ع)


13 رمضان 95 به میزبانی "انجمن ادبی شهید رابع استهبان"


با جمع صمیمی ادب دوستان و شاعران گرامی استان فارس در مدرسه ی امام رضا(ع) استهبان برگزار گردید.





شاعران میهمان


شعرخوانی خانم جواهریان



غزلی تقدیم به پیشگاه کریم اهلبیت

آقا امام حسن مجتبی ''علیه السلام''

🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿

تجلی کرده ذات سرمدی امشب به دنیا
زمین وعرش دارد مژده از میلاد مولا

نسیم مهربانی می وزد از کلبه ی عشق
میان جاده های آسمان بزمی مهیا

نشسته زورقی از نور در دامان ساحل
سحر خورشید ایمان سر زده از قلب دریا

هوای شهر شد آکنده از عطر بهاری
شکوفا شد گل آلاله از دامان زهرا

به صحن خانه ی سبز امامت دومین گل
به لبخندش معطّر کرده دشت وکوه صحرا

تمام عرش در سعی صفا ومروه هستند
همه با شور وشادی آمده بهر تماشا

زمین از ساغر مهتاب امشب نور نوشید
چراغان می شود باغ امامت صبح فردا

🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃

شهرستان استهبان ۰جواهریان
شعرخوانی


***************************

شعرخوانی آقای یزدانی


گل عطرخوشی به هرچمن می بخشد
حال دگری به انجمن می بخشد

امشب به گلستان.علی ،رب جلیل
یک گل پسری همچو حسن می بخشد

🌸 قاسم یزدانی🌸



🌸میلادآب وآیینه🌸

شورشادی نشسته برجانم در هوای جوانی ام امشب
ازکریمی حواله ام دادند گرم شیرین زبانی ام امشب

ماه مهمانی خداوند ست دستهای گدایی ام بالا
دیده ها رابه آسمان دارم دلبر آسمانی ام امشب

آه،ای ماه خوش نشان امشب،باده ازساغرتومی نوشم
کاش دستم بگیری از لطف و سوی بالابخوانی ام امشب

آسمان مدینه نورانی،شهرراکرده ای چراغانی
میرسی کوچه ی بنی هاشم،ماه سبز یمانی ام امشب

خانه ای زیرچترچشمانت،بی قرارازطلوع ماهی نو
منتظر مانده ام که بنشانی نبض آتشفشانی ام امشب

میرسدکم کمک سحرازراه،محوخورشید میشوی ناگاه
ماه راجرعه جرعه می نوشی،من به سوزنهانی ام امشب

مست وشیدای ساغرنوری،سرخوش ازاین فضای روحانی
از گلاب گرفته ازقمصر،ذره ای می چشانی ام امشب

ازمدینه چه تازه آوردی،جشن میلاد آب و آیینه ست
میدهم دل که بشنوم از تو،عاشق هم زبانی ام امشب

چندبیتی نوشته ام ازدل پیشکش خدمت شماآقا
خوب میشداگرقبول افتد دست خالی نرانی ام امشب

آمدم بابضاعتی مزجات،یوسف شهرو قبله ی حاجات
ای عزیزی که آبرودادی برمن وزندگانی ام امشب

🌹 قاسم یزدانی1395/3/30🌹

************************

شعرخوانی خانم زهرا کرمی
امشب نگاه روشن وزیبای مهتاب
سرگشته سوی چشمه ی شیدای مهتاب.

اینک مدینه بوسه گاه عرش اعلی
سر میگذارد تا سحر بر پای مهتاب.

هر کوچه ی این شهر سرشار غزل تا؛
لبریز شد این خانه از آوای مهتاب.

ذکر ملک باسوره ی سبز تبسم
تا صبح میپیچد در این شبهای مهتاب.

پر نورتر شد جلوه بانوی خورشید
آیینه اش تا پرشد از سیمای مهتاب.

احساس تحسین ملائک را برانگیخت
وقتی که نامیدش (حسن )مولای مهتاب.

هر دم اجابت میچکد از دست سبزش
باب الحوایج یا کریم ،آقای مهتاب.

هرجمعه خیس ندبه دیدار عشقیم
حک میشود بر انتظار امضای مهتاب.

-زهرا کرمی-

****************
شعرخوانی آقای محمد ضیائی پور


قاصد باران

بمناسبت میلاد امامحسن مجتبی(ع)


از آمدنش قاصد باران خبر آورد
شاعر زسراپرده دل شعر تر آورد

در پیش قدمهاش گل نور بریز ید
پروانه به پیش قدم یار پر آورد

فرش از پر پروانه شد امروز رواقش
مهتاب گل نور گذر در گذر آورد

امروز حسن آمده با کوثر جاری
امروز ملک باز خبر از سفر آورد

گسترده خدا خوان کریمانه بنامش
ارباب کرم شعر مرا در نظر آورد

کو حاتم طائی که ببیند کرمش را
بر چشم کند سرمه غبار حرمش را

هم بر در او آمده سلطان به گدائی
هم جیره خور خوان درش حاتم طائی

ای سبز قبای سحر حضرت زهرا
فانوس شب گمشده در سینه صحرا

ای جن وملک گوشه نشینان رواقت
گنجینه ی اسرار خدا صبح صداقت

ای آینه ای آینه دار حرم دوست
ارباب توئی بنده نواز کرم دوست

ای باغ معطر شده ی گلشن طوبا
ای مشک فشان خاک تن آدم وحوا

در این شب میلاد تو بشکن قفسم را
ازاد کن ای آینه امشب نفسم را

بگذار که بر خاک درت پر بتکانم
ای سبز قبا بر قدمت سر بفشانم

ای چشمه جاری شده از کوثر زهرا
تکثیر هز ار آینه، ای روح مسیحا

من تشنه ی یک جام لبالب زفراتم
مشتاق همان جرعه ی لبریز حیاتم

یک گوشه چشمی به من امشب نظری کن
از بزم فقیرانه ام امشب گذری کن

من آمدم امشب که دوا از تو بگیرم
ای کوثر بخشنده شفا از تو بگیرم

این شیفتگان تو همه غرق نیاز ند
محتاج تو ای پادشهِ بنده نوازند

خالی نبرم از درت ای خسرو خوبان
پرکن زکرم ساغرم از تحفه ی باران

من تشنه ویک عمر گرفتار سرابم
من در عطش وحسرت یک جرعه آبم

عمریست دخیلم به همین روضه رضوان
عمریست خرابم که خرابم که خرابم

در باز کن امشب که خمارم که خمارم
ساقی، تو مرا سیر کن امشب زشرابم

امشب تو به حال دل تنگم نظری کن
مرحم شو و بر سینه سنگم اثری کن

مولا نظری کن تو بر این حال خرابم
من تشنه رضوانم ودر شوق شرابم

محمد ضیائی پور استهبان



************

سروده ی آقای علی اکبر شجعان


دوباره آمدم آقا نگاهم را به در چینم
دوباره خاک کویت را به روی چشم تر چینم

سراپا شوقم و گاهی به صد امید می آیم
که گِرد خانه ات گردم ز دستت دانه برچینم

من از شهر نیاز خویشتن هر ساله می آیم
که با دستی کریم از چهر دل گَرد سفرچینم

دوباره با خود آوردم کریما ! کوله بارم را
که در آن از عنایات شما زاد سفر چینم

گدائی درت در ازدحام جمله حاتم ها
و من چشم امید آورده ام اینجا به در چینم

چو کالای غمم را با تبسم می خری آقا !
چرا من سفره دل را برم جای دگر چینم

نقاب از روی خود برگیر تا بهر تماشایت
به صد شوق و تمنا بر درت شمس و قمر چینم

بیا و غنچۀ لب را به شکّر خنده واکن تا –
حلاوت از لب لعل تو بر تنگ شکر چینم

کدامین کوچه امشب بوسه خواهد زد به پای تو
که من هم دیدگان خویش را در آن گذر چینم

میان خانۀ زهرا چو خورشیدی درخشیدی
که من هم اختران شوق بر بام سحر چینم

خدا نور ولایت را به ما بخشیده تا من هم –
از آن بر گرد ایمان زآتش دوزخ سپر چینم

دلم خواهد کبوتر باشم و گرد حریم تو
برای فرش زوارت حریر بال و پر چینم

بهاری می شود باران چشمانم به هر فصلی
که قدری آتش تنهائی ات را بر جگر چینم

مرا کن زائر قبر غریب خویش تا از عشق
به روی مرقدت ای ماه شمع چشم تر چینم

نهال مِهر تو در سینۀ خود کاشتم آقا
که روز واپسین از نخل احسانت ثمر چینم


علی اکبر شجعان ـ استهبان

ارسال نظر

کد امنیتی رفرش

نظرات ارسال شده

گردهم آئی هفتگی

شاعران انجمن

درباره ما

سلام به سایت ادبی شهید رابع استهبان خوش آمدید. محتوای این سایت و انجمن ادبی آن سروده ها و مطلب های ادبی ارسال شده جمعی از فرهیختگان و شاعران گرامی است؛ شماهم به این جمع بپیوندید و مطلب هاو نظرهای ارزشمند خود را برای دیگران وبرای بهینه سازی سایت ارسال کنید. استفاده از اشعار با درج لینک و نام شاعر آزاد است. امام صادق(ع) فرمودند : ما قالَ فینا قائِلُ بَیْتَ شِعْرٍ حَتّی یُؤَ یِّـدَ بِرُوحِ الْقُدُسِ : هیچ شاعر ی در حق ما شعر نگفت مگر اینکه با روح قدسی تایید و یاری شد: وسایل الشیعه ، ج 1 ص 467) مقام‌ معظم رهبري، حضرت آيت‌الله العظمي امام خامنه‌ای فرمودند : «شعر، ثروتی ملی، عظیم و پر ثمر برای کشور است» و «باید با ایجاد این ثروت بزرگ روز به روز آن را افزایش داد و برای نیازهای کشور از آن استفاده ی بهتر و برتر کرد». کاروان شعر در کشور با سرعت، دقت و جهت گیری درست به پیش می رود ؛ با استمرار این حرکت، کشورِ عزیزِ ایران باردیگر هدیه ای ارزشمند به تمدن و فرهنگ جهانی و خصوصاً این منطقه، اهدا خواهد کرد. شعر علاوه بر اینکه ظرفی برای بیان احساس شاعرانه است باید در خدمت ارزشها باشد و شاعر در عمل به وظیفه و مسئولیت خود، این نعمت بزرگ الهی را در خدمت به دین، اخلاق، انقلاب و معرفت افزایی قرار دهد. شعر می تواند به "معرفت دینی و اخلاق مردم" و "حرکت انقلابی ملت" خدمت کند و این کار حتی با یک یا دو بیت شعر انقلابی،‌اخلاقی و معرفتی در یک غزل محقق می شود و تأثیر می گذارد. قالب شعر نمی تواند نسبت به مسائل موجود کشور بی تفاوت باشد یا از آن صرف نظر کند. + خاندان شهید رابع اصطهباناتی : پدر وی «ملاعبدالمحسن» فرزند مرحوم «ملاباقر» فرزند «ملا سراج الدین» بود و پدر و جد پدری اش در جرگه افرادی بودند که در زمان حمله افغانها به اصطهبان، کشته شدند.[۱] تحصیل : وی در ۱۲ سالگی با راهنمایی دایی‌اش به شیراز رفت و هشت سال در مدرسه منصوریه درس خواند. در سال ۱۲۴۶ به تهران رفت و شاگرد استادانی مانند آقا علی حکیم (مدرس)، محمدرضا حکیم قمشه‌ای، میرزا ابوالحسن جلوه، ملاعلی کنی، سید مهدی قزوینی نجفی و مولی محمدتقی هروی بود. در سال ۱۲۵۸ دوباره به شیراز رفت. به علت درگیری با قوام الملک (حاکم وقت فارس) به سامرا تبعید شد و در درس میرزای شیرازی شرکت کرد و از او اجازه اجتهاد گرفت. پس از فوت میرزای شیرازی به نجف رفت و حوزه فلسفی آنجا را پایه‌گذاری کرد. او علوم مختلف از جمله فقه و احکام را با زبان شعر بیان می‌کرد و رساله احکام دین او مشتمل بر هزار بیت شعر بود. در ریاضی و شاخه‌های آن دستی داشت و مقالات مختلفی در این زمینه از او مانده است. در پزشکی بیشتر به پیشگیری و رعایت بهداشت و نظافت محیط توجه داشت و می‌گفت: «من رسماً طبیب نیستم، ولی هزاران تن را به طریق بهداشت معالجه قطعی کرده‌ام.»[۲] علامه امینی او را به جهت آنچه «نبوغ علمی» خوانده «شکافنده هسته علم و پیشتاز میدان دانش» معرفی کرده‌است.[۳] زندگی‌نامه : آیت الله اصطهباناتی در سال ۱۲۵۸ ش با دختر سید محمد حسن لاریجانی ازدواج کرد. همسرش در سال ۱۲۷۹ درگذشت. وی فرزندی به نام شیخ محمد تقی روانشاد ملقب به فیلسوف روانشاد دارد که از مجموع افکار و اندیشه‌های پدرش بخشی به همت وی با عنوان «شمه‌ای از آثار شهید رابع» تهیه و منتشر شده است. سرانجام وی در دفاع از مشروطه و رهبری قیام مردم شیراز در سال ۱۳۲۶ برابر با ۱۷ اسفند ۱۲۸۶ شهید شد و در باغ غزل حافظیه به خاک سپرده شد. آثار : احکام الدین[۴] رساله حدوث عالم[۵] مجمع المسائل[۶] رساله شمس التصاریف رساله جوابیه شاگردان : محمدجعفر آل کاشف‌الغطاء، محمدحسین غروی اصفهانی، محمدحسین کاشف‌الغطاء، هبةالدین شهرستانی، میرزا عبدالحسین ذوالریاستین، سید محمدحسن نجفی قوچانی (آقا نجفی قوچانی)، علی‌اکبر حکمی یزدی قمی، غلامرضا یزدی، سید ابراهیم حسینی اصطهباناتی (میرزا آقای شیرازی)، زین‌العابدین اسدالله مهربانی سرابی، آقا نجفی قوچانی، غلامرضا فقیه خراسانی. ----------------------------------------- پانویس : شهید رابع، آیت‌الله محمدباقر اصطهباناتی عالم مشروعه خواه، نویسنده : محمد جواد اسلامی، با تلخیص، ص۲۵–۲۷. شهید رابع، ص ۴۰ و ۴۱. شهیدان راه فضیلت، ص ۵۱۲. رساله‌ای منظوم در احکام و فرایض که هزار بیت است. در موضوع جهان هستی، حکمت و فلسفه. رساله عملیه و دربردارنده فتواهای او. منابع شبکه اطلاع‌رسانی اجتهاد جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم. گلشن ابرار. ج۷، نشر معروف، قم: ۱۳۷۸.

نظرسنجی

این سایت از دیدگاه شما...؟