ما را دنبال کنید

جستجوگر

ورودی انجمن ادبی

عضویتِ سایت و انجمن

آلبومهای نماهنگها

آپلودها

موضوعات

آمارگیر

  • :: آمار مطالب
  • کل مطالب : 394
  • کل نظرات : 363
  • :: آمار کاربران
  • افراد آنلاين : 4
  • تعداد اعضا : 444
  • :: آمار بازديد
  • بازديد امروز : 208
  • بازديد ديروز : 698
  • بازديد کننده امروز : 58
  • بازديد کننده ديروز : 170
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل ديروز: 2
  • بازديد هفته : 208
  • بازديد ماه : 9,280
  • بازديد سال : 96,744
  • بازديد کلي : 1,460,424
  • :: اطلاعات شما
  • آي پي : 3.15.143.207
  • مرورگر : Safari 5.1
  • سيستم عامل :

کدهای اختصاصی

گرد هم آئی هفتگی



شعری با لحجه ی محلی استهبان:


با اجازه از خدا و شهدا


من ماخام قصّه بِگَم آی رُفَقا


یَه ی دَدَه و کاکای بودن تو شهر ما


دور از جُونُوتو هم سنِّ شما


زیرِ سَی یَی پدر و مادرُوشُو


داش قشنگ شکل می گرفت باوَرُشُو


وَختی جنگ شد دوتّاشُو بَچّه بودَن

بَ کُو می کردن اَ لَو باغچه بودن


دشمن اُومَد که باما جنگ بُکُنَه

عَرصَه بر ملّتِ ما تنگ بُکُنَه


شهرای ما همه بُمبارون کرد

دامَنِ علقمه لَو کارون کرد


موشکای گُتِّ 12 متری

حتّی اِنداختِ تو کوچۀ 6 متری

....

بقیه در ادامه مطلب

همۀ دَولَتا یارُش بودن

اَ هَمَی جا کَس و کارُش بودن


پول و سرباز و سپاهُش دادن

موشک و بمب و سلاحُش دادن


کارخونای ما همه بُمبارون کرد

کشورِ ما را دَر و داغون کرد


هدفُش نابودیِ دین بود و خدا

وَ ماخاس ما از امام بیشیم جدا


جَوُونا جنگیدن و جون دادن

وَ بَرَی دینِ خدا خون دادن


با فداکاری و جانبازی و جنگ

سَرِ صدّامِ زبون کوفتَنِ سنگ


اِی جَوُونای گُلِ با غیرت

برده بودن همه را در حیرت


با چه عشقی ـ با چه شوری ـ به خدا

جون دشمن را اوردن ا بالا


اگر چه تو خاک و خون غلطیدن

سفت و سخت ویسیدن و جنگیدن


هشت سال جنگ که بردن بچا

دخل صدام  ا وردن بچا


دشمن اصلی ما آمریکا بود

خود صدام شل بی کا بود


او فقط نوکری آمریکا کرد

مشتی عرعر بری یه من کا کرد


       *****

چون که بی عرضگی او ثا بت شد

و پری عره داد و ساکت شد


آمریکا پشت از او خالی کرد

مثل شاه خودمو ساقط شد

      *****
از تو خاک ما حضورش گم کرد

رفت پی کارش و گورش گم کرد


آمریکا دید کز آغاز قیام

هرجوونی شده سرباز امام


هرچقد ضربه که از ما خورده

از شما خیل جوونها خورده


هرکجایی که اَ بن بس رسیده

غیرت جوون ایرا نی دیده


دیده غیرت جز فرهنگ ما هه

وکوله ی دادن مایه ننگ ما هه


هر جوون برای میهن می میره

زیر بار زور دشمن نمیره


دیده ایران دژ مستحکمیه

جووناش هرکدومش یی یلی هه


دید اگر خاس که با ما جنگ بکنه

باید از جبهه ی فرهنگ بکنه


آغا ! ای شد که نشس نقشه کشید

ا همی حمله فرهنگی رسید


ا تو روزنامه ـ مجله ـ تو کتاب

هی کشید عکس زنای بی حجاب


عده ای از گل بیگانه پرست

شدن نوکرای دشمن پست


از او هی نقشه از ا ینها اجرا

از او هی فتنه از اینها بلوا


شد بری او همه جا جولانگاه

چه ا تو مدرسه چه دانشگاه


هدف حمله ، جوونای ایران

که بسیجی نشن و با ایمان


خواست ایران بشه از مرد تهی

ا  جووناش همه از درد تهی


برد یک عده به دام دم و دود

پای سیخ و سنگ همه را کرد خمود


آخوری کرد به پا از فحشا

سر یی عده ای را داد اونجا


تو ای آخور همه آشغالی بود

عکسای سکسی و فیلمای هالیوود


سی دی مبتذل و موسیقی جاز

پای ماهواره و شبهای دراز


جوونم که شد زن ومرد ندره

ا  فساد زخمی هه که درد ندره


زنی هم که بند و باری نداره

ا تو تور آدمای خلافکاره


او دده و کاکای که گفتم اول

هم بزرگ شدن و هم خوش هیکل


مثل جوجه پر ناسک هی پریدن

ا سر سفره دشمن چریدن


راشو کم کم تو محافل وا شد

پاهاشو تو راه با طل وا شد


فرمون ننه و بوآشو نشدن

رهرو را شهداشو نشدن


خودوشو ا دس شیطون دادند

دل ا سیگار و ا قیلون دادند


یی پری تنبکو میوی خریدن

هی گذاشتن ا رو قیلون کشیدن


اولش نشسن پای ویدئو

فیلم گذاشتن ا رو ای خراب شدو


فیلمای مبتذل و مستهجن

هی نگاه کردن و پاش خو رفتن 


کاراشو هی که بد و بدتر شد

از خدا فاصله شو بیشتر شد


دخترو راه خودش کرد جدا

پاش گذاشت ا رو خون شهدا

 
چادر انداخت تو خونه، مانتویی شد

سر راه جوونا آفتویی شد


متخصص شد ا تو کار خودش

پسرا کشند ا دنبال خودش


سر مشتی جوون از راه در برد

آبروی پدر و مادر برد


ا سرش کرد تریشی روسری

رفت تو خیابونا  ولو گری


از جلو، یی فکلی بیرون داشت

شده بود لیلی و صد مجنون داشت


روز یی من کرم و لاک و ماتیک

مشت خود تا که بمونه شیک و پیک


ا تو آرایش خود کم نگذشت

دیگه سنگ از پس هرچی وردشت


تا دل هرچی جوون هس ببره

تا یکی خر بشت و اش بخره


هرروزی یکی ا دنبالش بود

معصیت افضل اعمالش بود


عاقبت عاشق خر پیدا کرد

هرروز یک دوس پسر پیدا کرد


تلفن داد و گرفت از ای و او

یی گرفتاری درس کرد که نگو


آخرش هم ا تو یی باند فساد

آبرو طایفشو رفت ا باد


کاکا هم مث ددو فاسق شد

او خو شد معشوقه ای عاشق شد


ای جوون ـ ای پسر خوش هیکل

افتید پای رفیقای نا اهل


 او هم از راه خدا بیرون رفت

بی هویت شد و با شیطون رفت


اول الاه طلا گردن کرد

اولین همراهی با دشمن کرد


بعد ا او شد زنجیر درشت

که مث اوسر ا گردن بگذشت


یی پری فرق زد و روغن زد موش

گیس درس کرد و تومویی زد توش


ریش خو  نه یی خط باریکی گذشت

مثل زنها زیر ابروش وردشت


ریش گذاشت رو کچه بعضی اوقات

مث بز پرفسور حیوانات


عینک زشتی گذشت چنگ دماغ

زد کراواتی مث دمب الاغ


با شقیقه توله ماری باریک

گی بی گی بسی زد پای پیک نیک


دیگه شد مشتری ماری و بنگ

شد بری قوم و خویشاش مایه ننگ


کرد پا شلوارای تنگ و توروس

یی موبایلی و بفرماین بولوتوث


پر کند موبایلش از عکسای سکس

بخوره قرص روانگردون اکس


تو کل و کوچا با یی کله منگ

وقتی که را میره عین خرچنگ


تو   خیابونا   بشه   آواره

بفته دنبال زنای بیچاره


دیگه نه شغل و نه غیرت نه نماز

تیپ درس کنه بشه دخترباز


تو خیابون بشه اون عاشق خر

عاشق یی کسی از خود بدتر


اگرم نداشت ایطو توفیقی

بره معتاد بشه و تزریقی


مث میمون بره قولی چیشاش

تف و لعنش بکنن قوم و خویشاش


ا قاچاقچیای خبیث و ناپاک

فضله سگ بدنش جی تریاک


هرچی هرجا بیبینه وربدره

تا بوتونه روزش شو بکنه


تو عروسی بخوره پیتی عرق

ا تو مستراب بره با زرورق


کیف بشه ـ گرد بکشه ـ تا بشه توپ

یی روزم خاموش بشه با سنکوپ


جوون عزیز حواست هه یا نه ؟

دوسای بد ا سراغت نیانه


هرکه معتاد شد و بیچاره

قدم اولش از سیگاره


نکنه اهل دم و دود بیشی

زبونم لال زودی نابود بیشی


دوس خوب اهل بهشتت میکنه

دوس بد سیگار تو مشتت میکنه


نکنه بیشینی پای ماهواره

خود و طیفه ت بکنی بیچاره


نکنه ا تو گناه پیر بیشی ی

مث معتادا زمین گیر بیشی ی


میدونی؟ ای جوونی امونته

دشمن تو جبهه نیس در خونته


جایی که باید عبادت بکنی

حیف نیس با ای و او چت بکنی


حیف نیس جای پلاک شهدا

بندازی گردنت الاه طلا


حیف نیس که 24 سات جوون

لاش بفتی ا جلو تلویزیون


جوونی دری که بی عوضه

روزگار چیشت میپا تز میدوزه


اگه محکم تو بچسبی ا نماز

نمیشه شیطون برت مسئله ساز


آمریکا کینه تو تو دلشه

حالا فهمیده کجا مشکلشه


اگه باج دادی ا ای روباه لنگ

نه هویت دری و نه فرهنگ

                                                          
علی اکبر شجعان

برچسب ها

ارسال نظر

کد امنیتی رفرش

نظرات ارسال شده


  1. گمنام : شکلک)
    پاسخ : .
    شکلک



  1. عليرضا هوشمند جانباز و خادم ايثارگران :

    وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ﴿۱۶۹-آل عمران﴾

    طـرح صلـوات به مـناسبت گـرامـیداشت هفـته دفـاع مقـدس هدیه به روح عظیم شهدا...
    پاسخ : .
    درود برشما
    یاعلی



  1. عليرضا هوشمند جانباز و خادم ايثارگران : این جنگ یک گنج است ، آیا خواهیم توانست آن را استخراج کنیم ؟

    حماسه ای که در دفاع مقدس بوجود امد ، انگیزه ای که پشت سر این حماسه وجود داشت ، ریز حوادثی که در این مدت اتفاق افتاد اینها چیز هایی نست که ظرف ده سال و پانزده سال و بیست سال تمام شود .
    امانتدار ها شما هستید باید این امانت را حفظ کنید ، باید منتقل کنید .( رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای مد ظله العالی )
    پاسخ : .
    درود برشما

    ممنون از حضور و ارسال نظرگاه ارزشمندتان

    یاعلی



  1. یا اباصالح ادرکنی : ختم قرآن کریم جهت سلامتی وتعجیل درظهور امام زمان ارواحنا فداه به نیابت ازشهدا

    سلام و عرض ادب خدمت شما منتظر مولا صاحب الزمان عج الله؛ به لطف خدا و عنایات مولا اولین ختم قرآن را آغاز می نماییم.لطفا شرایط ختم را قرائت فرمایید.

    شـرایط ختـم قـرآن : لطـفا بادقـت بخـوانید.



    1-دوستان مهدوی ام اولین شرط از این قرار است که ، یک یا چند شهید را از میان شهدای زیر انتخاب فرمایید و به نیابت از شهید منتخب خود جزء انتخابیشان را محضر مولایمان هدیه نمایید. ( به دو منظور آشنایی و ارتباط قلبی دوستان با شهدای گرانقدر و سهیم شدن شهدا در طرحمان.... و همچنین دعا از جانب افراد مومن و خدایی زود مستجاب می شود.) - ضمنا میتوانید از شهدای دیگر هم انتخاب فرمایید حتی اگر نامشان در جدول زیر نباشد-



    2- دومین شرط :دوستان مهدوی ام ؛ هرکدام از ختم ها دو دور محسوب می شود. یک دور قرائت کامل متن عربی و یک دور قرائت کامل ترجمه آیات



    یعنی هر جزیی را که انتخاب نمایید ، هم متن عربی و هم ترجمه آیات را قرائت خواهید نمود(به منظور درک بهتر آیات و فراهم شدن زمینه خودسازی)



    جهت کسب فیض بیشتر متن فارسی قرآن ( ترجمه آیات) هم قرائت می گردد. چرا که دو ختم در نظر گرفته شده است.(ختم عربی توام با ختم فارسی)


    مـهلتـــــ قـرائـتـــــ ایـن خـتـم: از 19 شهریور تا 8 مهر ماه

    ضمنا فقط ختم قران در وب قبلی مولا برگزار میشود و وب حاضر پابرجاست.

    التماس دعای فرج یاعلی


    پاسخ : .
    سپاس از حضورتان

    و ممنون از کار ارزشمندتان

    سربلند باشید و مهدوی

    یاعلی


گردهم آئی هفتگی

شاعران انجمن

درباره ما

سلام به سایت ادبی شهید رابع استهبان خوش آمدید. محتوای این سایت و انجمن ادبی آن سروده ها و مطلب های ادبی ارسال شده جمعی از فرهیختگان و شاعران گرامی است؛ شماهم به این جمع بپیوندید و مطلب هاو نظرهای ارزشمند خود را برای دیگران وبرای بهینه سازی سایت ارسال کنید. استفاده از اشعار با درج لینک و نام شاعر آزاد است. امام صادق(ع) فرمودند : ما قالَ فینا قائِلُ بَیْتَ شِعْرٍ حَتّی یُؤَ یِّـدَ بِرُوحِ الْقُدُسِ : هیچ شاعر ی در حق ما شعر نگفت مگر اینکه با روح قدسی تایید و یاری شد: وسایل الشیعه ، ج 1 ص 467) مقام‌ معظم رهبري، حضرت آيت‌الله العظمي امام خامنه‌ای فرمودند : «شعر، ثروتی ملی، عظیم و پر ثمر برای کشور است» و «باید با ایجاد این ثروت بزرگ روز به روز آن را افزایش داد و برای نیازهای کشور از آن استفاده ی بهتر و برتر کرد». کاروان شعر در کشور با سرعت، دقت و جهت گیری درست به پیش می رود ؛ با استمرار این حرکت، کشورِ عزیزِ ایران باردیگر هدیه ای ارزشمند به تمدن و فرهنگ جهانی و خصوصاً این منطقه، اهدا خواهد کرد. شعر علاوه بر اینکه ظرفی برای بیان احساس شاعرانه است باید در خدمت ارزشها باشد و شاعر در عمل به وظیفه و مسئولیت خود، این نعمت بزرگ الهی را در خدمت به دین، اخلاق، انقلاب و معرفت افزایی قرار دهد. شعر می تواند به "معرفت دینی و اخلاق مردم" و "حرکت انقلابی ملت" خدمت کند و این کار حتی با یک یا دو بیت شعر انقلابی،‌اخلاقی و معرفتی در یک غزل محقق می شود و تأثیر می گذارد. قالب شعر نمی تواند نسبت به مسائل موجود کشور بی تفاوت باشد یا از آن صرف نظر کند. + خاندان شهید رابع اصطهباناتی : پدر وی «ملاعبدالمحسن» فرزند مرحوم «ملاباقر» فرزند «ملا سراج الدین» بود و پدر و جد پدری اش در جرگه افرادی بودند که در زمان حمله افغانها به اصطهبان، کشته شدند.[۱] تحصیل : وی در ۱۲ سالگی با راهنمایی دایی‌اش به شیراز رفت و هشت سال در مدرسه منصوریه درس خواند. در سال ۱۲۴۶ به تهران رفت و شاگرد استادانی مانند آقا علی حکیم (مدرس)، محمدرضا حکیم قمشه‌ای، میرزا ابوالحسن جلوه، ملاعلی کنی، سید مهدی قزوینی نجفی و مولی محمدتقی هروی بود. در سال ۱۲۵۸ دوباره به شیراز رفت. به علت درگیری با قوام الملک (حاکم وقت فارس) به سامرا تبعید شد و در درس میرزای شیرازی شرکت کرد و از او اجازه اجتهاد گرفت. پس از فوت میرزای شیرازی به نجف رفت و حوزه فلسفی آنجا را پایه‌گذاری کرد. او علوم مختلف از جمله فقه و احکام را با زبان شعر بیان می‌کرد و رساله احکام دین او مشتمل بر هزار بیت شعر بود. در ریاضی و شاخه‌های آن دستی داشت و مقالات مختلفی در این زمینه از او مانده است. در پزشکی بیشتر به پیشگیری و رعایت بهداشت و نظافت محیط توجه داشت و می‌گفت: «من رسماً طبیب نیستم، ولی هزاران تن را به طریق بهداشت معالجه قطعی کرده‌ام.»[۲] علامه امینی او را به جهت آنچه «نبوغ علمی» خوانده «شکافنده هسته علم و پیشتاز میدان دانش» معرفی کرده‌است.[۳] زندگی‌نامه : آیت الله اصطهباناتی در سال ۱۲۵۸ ش با دختر سید محمد حسن لاریجانی ازدواج کرد. همسرش در سال ۱۲۷۹ درگذشت. وی فرزندی به نام شیخ محمد تقی روانشاد ملقب به فیلسوف روانشاد دارد که از مجموع افکار و اندیشه‌های پدرش بخشی به همت وی با عنوان «شمه‌ای از آثار شهید رابع» تهیه و منتشر شده است. سرانجام وی در دفاع از مشروطه و رهبری قیام مردم شیراز در سال ۱۳۲۶ برابر با ۱۷ اسفند ۱۲۸۶ شهید شد و در باغ غزل حافظیه به خاک سپرده شد. آثار : احکام الدین[۴] رساله حدوث عالم[۵] مجمع المسائل[۶] رساله شمس التصاریف رساله جوابیه شاگردان : محمدجعفر آل کاشف‌الغطاء، محمدحسین غروی اصفهانی، محمدحسین کاشف‌الغطاء، هبةالدین شهرستانی، میرزا عبدالحسین ذوالریاستین، سید محمدحسن نجفی قوچانی (آقا نجفی قوچانی)، علی‌اکبر حکمی یزدی قمی، غلامرضا یزدی، سید ابراهیم حسینی اصطهباناتی (میرزا آقای شیرازی)، زین‌العابدین اسدالله مهربانی سرابی، آقا نجفی قوچانی، غلامرضا فقیه خراسانی. ----------------------------------------- پانویس : شهید رابع، آیت‌الله محمدباقر اصطهباناتی عالم مشروعه خواه، نویسنده : محمد جواد اسلامی، با تلخیص، ص۲۵–۲۷. شهید رابع، ص ۴۰ و ۴۱. شهیدان راه فضیلت، ص ۵۱۲. رساله‌ای منظوم در احکام و فرایض که هزار بیت است. در موضوع جهان هستی، حکمت و فلسفه. رساله عملیه و دربردارنده فتواهای او. منابع شبکه اطلاع‌رسانی اجتهاد جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم. گلشن ابرار. ج۷، نشر معروف، قم: ۱۳۷۸.

نظرسنجی

این سایت از دیدگاه شما...؟