ما را دنبال کنید

جستجوگر

ورودی انجمن ادبی

عضویتِ سایت و انجمن

آلبومهای نماهنگها

آپلودها

موضوعات

آمارگیر

  • :: آمار مطالب
  • کل مطالب : 394
  • کل نظرات : 363
  • :: آمار کاربران
  • افراد آنلاين : 4
  • تعداد اعضا : 444
  • :: آمار بازديد
  • بازديد امروز : 211
  • بازديد ديروز : 698
  • بازديد کننده امروز : 58
  • بازديد کننده ديروز : 170
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل ديروز: 2
  • بازديد هفته : 211
  • بازديد ماه : 9,283
  • بازديد سال : 96,747
  • بازديد کلي : 1,460,427
  • :: اطلاعات شما
  • آي پي : 3.15.143.207
  • مرورگر : Safari 5.1
  • سيستم عامل :

کدهای اختصاصی

گرد هم آئی هفتگی


به محفلی که به جامم شراب می‌ریزند

به شام تیرۀ من آفتاب می‌ریزند


به زیر سایۀ خورشید می‌کشانندم

به باغ آینه‌ام ماهتاب می‌ریزند


شکسته بال من و دستۀ پرستوها

به درد غربت من اشک ناب می‌ریزند


به کاسۀ دل من دشنه‌های خون‌آشام

به جرم هیچ ، غم بی‌حساب می‌ریزند


کنار چشمۀ چشمم نشین که می‌بینی

گدازه‌های دلم را به آب می‌ریزند


اگر که آب حیات از کفت ننوشم من

درون ساغر شوقم سراب می‌ریزند


برس به دادم از این موج‌های هول‌انگیز

که در جزیرهۀ روحم عذاب می‌ریزند


تو مهر پرده نشینم درآ که اخترها

به احترام تو رُخ در نقاب می‌ریزند


کنار راه تو عمریست دیدگان دلم

نشسته‌اند و به هر شب شهاب می‌ریزند


دریغ اگر که نیایی دوباره رهزن‌ها

کنار بسترم افسون خواب می‌ریزند


بیا که منتظران می‌روند و با صدشوق

تمام خاطره‌ها را به قاب می‌ریزند

 

علی اکبر شجعان


برچسب ها

ارسال نظر

کد امنیتی رفرش

نظرات ارسال شده


  1. عليرضا هوشمند جانباز و خادم ايثارگران : سلام مجدد محضر شما استاد ارزشمند اشعار و مطالب قابل تامل و زيبا و قابل بهره مندي هستند پايدار در مسيرتان و التماس دعا
    پاسخ : .
    سلام علیکم
    خوش آمدی بزرگوار
    خدمت رسیدم
    یاعلی



  1. عليرضا هوشمند جانباز و خادم ايثارگران : طرح سوره یاسین ، واقعه و الرحمن هدیه به درگذشتگان فاجعه‌ی مصیبت‌بار در منا


    ( جهت شرکت در این طرح به وبلاگ یا ابا صالح - مولا به نشانی
    http://www.yaabasaleh-mola.blogsky.com ) مراجعه فرمایید
    پاسخ : .
    .
    چمدان را که جمع می‌کردیم،

    هرکسی یک نفس دعا می‌خواست

    پسرت عاقبت به خیریّ و،

    دخترت اذن کربلا می‌خواست...

    اسم‌ها را نوشته بودی تا،

    هییچ قولی ز خاطرت نرود

    مرد همسایه شیمیایی بود،

    همسرش وعده‌ی شفا می‌خواست!

    من که این سال‌ها قدم به قدم،

    پا به پای تو زندگی کردم

    در خیالم دمی نمی‌گنجید،

    دل بی طاقتت چه‌ها می‌خواست...

    تو شهادت مقدرت بوده،

    گرچه از جنگ زنده برگشتی

    ملک الموت از همان اول،

    قبض روح تو را مِنا می‌خواست!

    عصر روز گذشته در عرفات،

    در مناجات عاشقانه‌ی خود

    تو چه گفتی که من عقب ماندم؟؟

    که خدا هم فقط تو را می‌خواست؟!!!

    ما دوتن هر دو همقدم بودیم،

    لحظه لحظه کنار هم بودیم

    کاش با هم عروج می‌کردیم،

    کاش می‌شد...

    اگر

    خدا

    می‌خواست...

    شاعر: نفیسه سادات موسوی



  1. یا اباصالح ادرکنی : طرح سوره یاسین ، واقعه و الرحمن هدیه به درگذشتگان فاجعه‌ی مصیبت‌بار در منا
    پاسخ :

    چمدان را که جمع می‌کردیم،

    هرکسی یک نفس دعا می‌خواست

    پسرت عاقبت به خیریّ و،

    دخترت اذن کربلا می‌خواست...

    اسم‌ها را نوشته بودی تا،

    هییچ قولی ز خاطرت نرود

    مرد همسایه شیمیایی بود،

    همسرش وعده‌ی شفا می‌خواست!

    من که این سال‌ها قدم به قدم،

    پا به پای تو زندگی کردم

    در خیالم دمی نمی‌گنجید،

    دل بی طاقتت چه‌ها می‌خواست...

    تو شهادت مقدرت بوده،

    گرچه از جنگ زنده برگشتی

    ملک الموت از همان اول،

    قبض روح تو را مِنا می‌خواست!

    عصر روز گذشته در عرفات،

    در مناجات عاشقانه‌ی خود

    تو چه گفتی که من عقب ماندم؟؟

    که خدا هم فقط تو را می‌خواست؟!!!

    ما دوتن هر دو همقدم بودیم،

    لحظه لحظه کنار هم بودیم

    کاش با هم عروج می‌کردیم،

    کاش می‌شد...

    اگر

    خدا

    می‌خواست...

    شاعر: نفیسه سادات موسوی


گردهم آئی هفتگی

شاعران انجمن

درباره ما

سلام به سایت ادبی شهید رابع استهبان خوش آمدید. محتوای این سایت و انجمن ادبی آن سروده ها و مطلب های ادبی ارسال شده جمعی از فرهیختگان و شاعران گرامی است؛ شماهم به این جمع بپیوندید و مطلب هاو نظرهای ارزشمند خود را برای دیگران وبرای بهینه سازی سایت ارسال کنید. استفاده از اشعار با درج لینک و نام شاعر آزاد است. امام صادق(ع) فرمودند : ما قالَ فینا قائِلُ بَیْتَ شِعْرٍ حَتّی یُؤَ یِّـدَ بِرُوحِ الْقُدُسِ : هیچ شاعر ی در حق ما شعر نگفت مگر اینکه با روح قدسی تایید و یاری شد: وسایل الشیعه ، ج 1 ص 467) مقام‌ معظم رهبري، حضرت آيت‌الله العظمي امام خامنه‌ای فرمودند : «شعر، ثروتی ملی، عظیم و پر ثمر برای کشور است» و «باید با ایجاد این ثروت بزرگ روز به روز آن را افزایش داد و برای نیازهای کشور از آن استفاده ی بهتر و برتر کرد». کاروان شعر در کشور با سرعت، دقت و جهت گیری درست به پیش می رود ؛ با استمرار این حرکت، کشورِ عزیزِ ایران باردیگر هدیه ای ارزشمند به تمدن و فرهنگ جهانی و خصوصاً این منطقه، اهدا خواهد کرد. شعر علاوه بر اینکه ظرفی برای بیان احساس شاعرانه است باید در خدمت ارزشها باشد و شاعر در عمل به وظیفه و مسئولیت خود، این نعمت بزرگ الهی را در خدمت به دین، اخلاق، انقلاب و معرفت افزایی قرار دهد. شعر می تواند به "معرفت دینی و اخلاق مردم" و "حرکت انقلابی ملت" خدمت کند و این کار حتی با یک یا دو بیت شعر انقلابی،‌اخلاقی و معرفتی در یک غزل محقق می شود و تأثیر می گذارد. قالب شعر نمی تواند نسبت به مسائل موجود کشور بی تفاوت باشد یا از آن صرف نظر کند. + خاندان شهید رابع اصطهباناتی : پدر وی «ملاعبدالمحسن» فرزند مرحوم «ملاباقر» فرزند «ملا سراج الدین» بود و پدر و جد پدری اش در جرگه افرادی بودند که در زمان حمله افغانها به اصطهبان، کشته شدند.[۱] تحصیل : وی در ۱۲ سالگی با راهنمایی دایی‌اش به شیراز رفت و هشت سال در مدرسه منصوریه درس خواند. در سال ۱۲۴۶ به تهران رفت و شاگرد استادانی مانند آقا علی حکیم (مدرس)، محمدرضا حکیم قمشه‌ای، میرزا ابوالحسن جلوه، ملاعلی کنی، سید مهدی قزوینی نجفی و مولی محمدتقی هروی بود. در سال ۱۲۵۸ دوباره به شیراز رفت. به علت درگیری با قوام الملک (حاکم وقت فارس) به سامرا تبعید شد و در درس میرزای شیرازی شرکت کرد و از او اجازه اجتهاد گرفت. پس از فوت میرزای شیرازی به نجف رفت و حوزه فلسفی آنجا را پایه‌گذاری کرد. او علوم مختلف از جمله فقه و احکام را با زبان شعر بیان می‌کرد و رساله احکام دین او مشتمل بر هزار بیت شعر بود. در ریاضی و شاخه‌های آن دستی داشت و مقالات مختلفی در این زمینه از او مانده است. در پزشکی بیشتر به پیشگیری و رعایت بهداشت و نظافت محیط توجه داشت و می‌گفت: «من رسماً طبیب نیستم، ولی هزاران تن را به طریق بهداشت معالجه قطعی کرده‌ام.»[۲] علامه امینی او را به جهت آنچه «نبوغ علمی» خوانده «شکافنده هسته علم و پیشتاز میدان دانش» معرفی کرده‌است.[۳] زندگی‌نامه : آیت الله اصطهباناتی در سال ۱۲۵۸ ش با دختر سید محمد حسن لاریجانی ازدواج کرد. همسرش در سال ۱۲۷۹ درگذشت. وی فرزندی به نام شیخ محمد تقی روانشاد ملقب به فیلسوف روانشاد دارد که از مجموع افکار و اندیشه‌های پدرش بخشی به همت وی با عنوان «شمه‌ای از آثار شهید رابع» تهیه و منتشر شده است. سرانجام وی در دفاع از مشروطه و رهبری قیام مردم شیراز در سال ۱۳۲۶ برابر با ۱۷ اسفند ۱۲۸۶ شهید شد و در باغ غزل حافظیه به خاک سپرده شد. آثار : احکام الدین[۴] رساله حدوث عالم[۵] مجمع المسائل[۶] رساله شمس التصاریف رساله جوابیه شاگردان : محمدجعفر آل کاشف‌الغطاء، محمدحسین غروی اصفهانی، محمدحسین کاشف‌الغطاء، هبةالدین شهرستانی، میرزا عبدالحسین ذوالریاستین، سید محمدحسن نجفی قوچانی (آقا نجفی قوچانی)، علی‌اکبر حکمی یزدی قمی، غلامرضا یزدی، سید ابراهیم حسینی اصطهباناتی (میرزا آقای شیرازی)، زین‌العابدین اسدالله مهربانی سرابی، آقا نجفی قوچانی، غلامرضا فقیه خراسانی. ----------------------------------------- پانویس : شهید رابع، آیت‌الله محمدباقر اصطهباناتی عالم مشروعه خواه، نویسنده : محمد جواد اسلامی، با تلخیص، ص۲۵–۲۷. شهید رابع، ص ۴۰ و ۴۱. شهیدان راه فضیلت، ص ۵۱۲. رساله‌ای منظوم در احکام و فرایض که هزار بیت است. در موضوع جهان هستی، حکمت و فلسفه. رساله عملیه و دربردارنده فتواهای او. منابع شبکه اطلاع‌رسانی اجتهاد جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم. گلشن ابرار. ج۷، نشر معروف، قم: ۱۳۷۸.

نظرسنجی

این سایت از دیدگاه شما...؟