ما را دنبال کنید

جستجوگر

ورودی انجمن ادبی

عضویتِ سایت و انجمن

آلبومهای نماهنگها

آپلودها

موضوعات

آمارگیر

  • :: آمار مطالب
  • کل مطالب : 394
  • کل نظرات : 363
  • :: آمار کاربران
  • افراد آنلاين : 3
  • تعداد اعضا : 444
  • :: آمار بازديد
  • بازديد امروز : 460
  • بازديد ديروز : 400
  • بازديد کننده امروز : 152
  • بازديد کننده ديروز : 134
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل ديروز: 0
  • بازديد هفته : 3,112
  • بازديد ماه : 8,834
  • بازديد سال : 96,298
  • بازديد کلي : 1,459,978
  • :: اطلاعات شما
  • آي پي : 18.226.222.89
  • مرورگر : Safari 5.1
  • سيستم عامل :

کدهای اختصاصی

گرد هم آئی هفتگی


بداهه سرایی شاعران انجمن ادبی شهید رابع استهبان

شنبه 99/9/15
:::::::::◇◇◇:::::::

 

از بس که نشستیم در اندیشه دیدار

آیینه ترک خورد و تو انگار نه انگار

از بس که فشردیم به دندان جگر خویش
شد سینه ما از غم تو مخزن اسرار

چشم از چه ببندم که در این مدت کوتاه
گویند بهشت است تماشای رخ یار

تا کی به کشد رنج جهان یکسره بر دوش
وای از دل آشفته و داد از دل بیمار

در عشرت و نازند رقیبان همه ای غم
ماییم و تو همسایه دیوار به دیوار

خورشید زخجلت به پس کوه فرو رفت
تا آمدی و ماه رخت گشت پدیدار

آتش بکشد چشم‌تو هر ایل و تباری
با این مژه هایی که جهان بسته به رگبار

تا کی بکشد ناز تو را این دل عاشق
دست از دل آشفته ی طوفان زده بردار

در حسرت دیدار تو عمری به سر آمد
ای کاش ببینیم وفایی ز تو دلدار

دیوانه شدیم از غم هجران تو جانا
انگشت نما گشته ی هر کوچه و بازار

من باز کنم روزه خود را چو بیایی
از شهد شکر ریز لبت موقع افطار

تا وقت سحر تنگ در آغوش که بودی
وقتی که تنم در تب غم بود گرفتار

در حسرت دیدار تو عمرم به فنا رفت
ای دلبر شیرین سخنم یار وفادار

در فکر بنا کردن یک خانه امنم
ابزار من این عشق و دو چشمان تو معمار

هر لحظه شررهاست به دل از غم رویت
آزاد نما از قفس این مرغ گرفتار

از تیر غمت گشته دو تا قامت زارم
بر حال دلم کن نظری حضرت دادار

دیروز به یاد رخ تو مست و غزل خوان
رفتیم من‌و بلبل شوریده به گلزار

آنان که وضو از می چشم تو گرفتند
هستند در این دایره مشتاق سر،دار

صاحب نظری داده مرا مژده ز پیکی
از سوی نسیم آمد و باروی خریدار

افسرده و پژمرده شدیم از غم رویت
رحمی بنمابر من افسرده تب دار

تابانده ای آن زلف چلیپایی و چندی است
در پیچ و خم زلف تو هستیم گرفتار

عشق تو بسی شعله زند بر دل زارم
شادم به امید تو و از عشق تو سرشار

صد درد به جانم زده دوری و صبوری
هستی تو طبیب دل و من هم شده بیمار

ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
دست از سر این عاشق بی‌عاطفه بردار

هرگز به امید رخ ماه تو نخفتیم
هستیم به امید وصالت همه بیدار

گشتیم همه شهر شما را و ندیدیم
نه یوسف مصری نه خریدار به بازار

چندیست خدایا پدرم خانه نشین است
از غصه بیکاری و از ترس طلبکار

بیهوده زدم گوهر خود را به سر سنگ
قربانی چشمت شده ام یار وفادار

یارب برسان گمشده‌ام را به سلامت
تا جان سپرم در قدمش موقع دیدار

بگشای گره از سر زلفت که در این شهر
خلقی به سر زلف تو گشتند گرفتار

در حلقه موهای سیاهت چو اسیری
زنجیرشده گیسویت ای یار وفا دار

رفتی ز برم دلبر و بعد از تو قرینم
با گوشه تنهایی و با چشم گوهر بار

ای کاش بمانی و بمانی و دوباره
من نیز رها گردم از این وضع اسف‌بار

ای کاش که هرگز نرسد وقت جدایی
حالا که شده قسمتمان لحظه ی دیدار

::::::◇◇◇◇::::::
بداهه سرایان
آقایان:
علی اکبر شجریان
نادر رستگار مند
محمد کربلایی
غلامرضا مهدوی آزاد
سید رضا جمالی
سید علیرضا معزی
محمد جعفرپور
وحید معصومی
هادی حلیمی
هاشم نقدی
رسول کریمی

خانم ها:
جواهریان
محمدخانی
ساداتی حقیرالسادات
اسدی

:::::◇◇◇::::::

 

انجمن ادبی شهید رابع استهبان

پاییز 99


برچسب ها

ارسال نظر

کد امنیتی رفرش

نظرات ارسال شده

گردهم آئی هفتگی

شاعران انجمن

درباره ما

سلام به سایت ادبی شهید رابع استهبان خوش آمدید. محتوای این سایت و انجمن ادبی آن سروده ها و مطلب های ادبی ارسال شده جمعی از فرهیختگان و شاعران گرامی است؛ شماهم به این جمع بپیوندید و مطلب هاو نظرهای ارزشمند خود را برای دیگران وبرای بهینه سازی سایت ارسال کنید. استفاده از اشعار با درج لینک و نام شاعر آزاد است. امام صادق(ع) فرمودند : ما قالَ فینا قائِلُ بَیْتَ شِعْرٍ حَتّی یُؤَ یِّـدَ بِرُوحِ الْقُدُسِ : هیچ شاعر ی در حق ما شعر نگفت مگر اینکه با روح قدسی تایید و یاری شد: وسایل الشیعه ، ج 1 ص 467) مقام‌ معظم رهبري، حضرت آيت‌الله العظمي امام خامنه‌ای فرمودند : «شعر، ثروتی ملی، عظیم و پر ثمر برای کشور است» و «باید با ایجاد این ثروت بزرگ روز به روز آن را افزایش داد و برای نیازهای کشور از آن استفاده ی بهتر و برتر کرد». کاروان شعر در کشور با سرعت، دقت و جهت گیری درست به پیش می رود ؛ با استمرار این حرکت، کشورِ عزیزِ ایران باردیگر هدیه ای ارزشمند به تمدن و فرهنگ جهانی و خصوصاً این منطقه، اهدا خواهد کرد. شعر علاوه بر اینکه ظرفی برای بیان احساس شاعرانه است باید در خدمت ارزشها باشد و شاعر در عمل به وظیفه و مسئولیت خود، این نعمت بزرگ الهی را در خدمت به دین، اخلاق، انقلاب و معرفت افزایی قرار دهد. شعر می تواند به "معرفت دینی و اخلاق مردم" و "حرکت انقلابی ملت" خدمت کند و این کار حتی با یک یا دو بیت شعر انقلابی،‌اخلاقی و معرفتی در یک غزل محقق می شود و تأثیر می گذارد. قالب شعر نمی تواند نسبت به مسائل موجود کشور بی تفاوت باشد یا از آن صرف نظر کند. + خاندان شهید رابع اصطهباناتی : پدر وی «ملاعبدالمحسن» فرزند مرحوم «ملاباقر» فرزند «ملا سراج الدین» بود و پدر و جد پدری اش در جرگه افرادی بودند که در زمان حمله افغانها به اصطهبان، کشته شدند.[۱] تحصیل : وی در ۱۲ سالگی با راهنمایی دایی‌اش به شیراز رفت و هشت سال در مدرسه منصوریه درس خواند. در سال ۱۲۴۶ به تهران رفت و شاگرد استادانی مانند آقا علی حکیم (مدرس)، محمدرضا حکیم قمشه‌ای، میرزا ابوالحسن جلوه، ملاعلی کنی، سید مهدی قزوینی نجفی و مولی محمدتقی هروی بود. در سال ۱۲۵۸ دوباره به شیراز رفت. به علت درگیری با قوام الملک (حاکم وقت فارس) به سامرا تبعید شد و در درس میرزای شیرازی شرکت کرد و از او اجازه اجتهاد گرفت. پس از فوت میرزای شیرازی به نجف رفت و حوزه فلسفی آنجا را پایه‌گذاری کرد. او علوم مختلف از جمله فقه و احکام را با زبان شعر بیان می‌کرد و رساله احکام دین او مشتمل بر هزار بیت شعر بود. در ریاضی و شاخه‌های آن دستی داشت و مقالات مختلفی در این زمینه از او مانده است. در پزشکی بیشتر به پیشگیری و رعایت بهداشت و نظافت محیط توجه داشت و می‌گفت: «من رسماً طبیب نیستم، ولی هزاران تن را به طریق بهداشت معالجه قطعی کرده‌ام.»[۲] علامه امینی او را به جهت آنچه «نبوغ علمی» خوانده «شکافنده هسته علم و پیشتاز میدان دانش» معرفی کرده‌است.[۳] زندگی‌نامه : آیت الله اصطهباناتی در سال ۱۲۵۸ ش با دختر سید محمد حسن لاریجانی ازدواج کرد. همسرش در سال ۱۲۷۹ درگذشت. وی فرزندی به نام شیخ محمد تقی روانشاد ملقب به فیلسوف روانشاد دارد که از مجموع افکار و اندیشه‌های پدرش بخشی به همت وی با عنوان «شمه‌ای از آثار شهید رابع» تهیه و منتشر شده است. سرانجام وی در دفاع از مشروطه و رهبری قیام مردم شیراز در سال ۱۳۲۶ برابر با ۱۷ اسفند ۱۲۸۶ شهید شد و در باغ غزل حافظیه به خاک سپرده شد. آثار : احکام الدین[۴] رساله حدوث عالم[۵] مجمع المسائل[۶] رساله شمس التصاریف رساله جوابیه شاگردان : محمدجعفر آل کاشف‌الغطاء، محمدحسین غروی اصفهانی، محمدحسین کاشف‌الغطاء، هبةالدین شهرستانی، میرزا عبدالحسین ذوالریاستین، سید محمدحسن نجفی قوچانی (آقا نجفی قوچانی)، علی‌اکبر حکمی یزدی قمی، غلامرضا یزدی، سید ابراهیم حسینی اصطهباناتی (میرزا آقای شیرازی)، زین‌العابدین اسدالله مهربانی سرابی، آقا نجفی قوچانی، غلامرضا فقیه خراسانی. ----------------------------------------- پانویس : شهید رابع، آیت‌الله محمدباقر اصطهباناتی عالم مشروعه خواه، نویسنده : محمد جواد اسلامی، با تلخیص، ص۲۵–۲۷. شهید رابع، ص ۴۰ و ۴۱. شهیدان راه فضیلت، ص ۵۱۲. رساله‌ای منظوم در احکام و فرایض که هزار بیت است. در موضوع جهان هستی، حکمت و فلسفه. رساله عملیه و دربردارنده فتواهای او. منابع شبکه اطلاع‌رسانی اجتهاد جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم. گلشن ابرار. ج۷، نشر معروف، قم: ۱۳۷۸.

نظرسنجی

این سایت از دیدگاه شما...؟