گرد هم آئی هفتگی
ای غریب آل طاها ای امیر بی قرینه
سوخت باغ جسم و جانت از شرار زهر کینه
ای عزیز آل یاسین ای گل باغ مدینه
آه جانسوز تو مولا خیمه زد در دشت سینه
دیده شد بهر تو گریان سید و مولا رضا جان
ای عزیز جان زهرا ای فروغ کبریائی
یاس خوشبوی محمد نور چشم مرتضائی
ای که از نور رواقت دیده گیرد روشنائی
با فقیران همنشینی با غریبان آشنائی
ای پناه بی پناهان سید و مولا رضا جان
بر فراز چرخ گردون حق عَلَم کرده لَوایت
بر سر هر شیعه داری سایۀ لطف و عنایت
ای غریب آل حیدر هر غریبی آشنایت
هر دل غمگین نشسته بر در دارُ الشَّفایت
تا که گیرد از تو درمان سید و مولا رضا جان
زهرکین زرد و تکیده کرده آقا پیکر تو
گرنبود اینجا کنار بستر تو خواهر تو
آمد اما از مدینه نور چشمانِ ترِ تو
تا که بر زانو بگیرد وقت جان دادن سر تو
با دل زار و پریشان سید و مولا رضا جان
می زند خورشید بوسه صبحدم بر آستانت
می نشیند در شعاع گنبد پرتوفشانت
می کند قصد زیارت همچو خیل عاشقانت
می شود سرگشته مثل ذره ای در آسمانت
ای فروغ روی جانان سید و مولا رضا جان
علم شاگرد تو آقا ، عشق هم دیوانه تو
خضر می گردد همیشه گِرد سقاخانه تو
ای گل باغ ولایت عاشقان پروانه تو
هردل غمدیده دارد سر به روی شانه تو
غصه گیرد از تو پایان سید و مولا رضا جان
برتر است از عرش اعلی گوشۀ صحن و سرایت
غرفۀ جنت کجا و زیر ایوان طلایت
آه ای سلطان خوبان هر سلیمانی گدایت
حاتم طائی نشیند بر در مهمانسرایت
تا که گردد بر تو مهمان سید و مولا رضا جان
تو امام عاشقانی تو پناه بی کسانی
می کند صدها فرشته بر در تو پاسبانی
ای طبیب دردمندان ای تمام مهربانی
هردل بشکسته گوید با زبان بی زبانی
ای امید نا امیدان سید و مولا رضا جان
از شراب ناب عشقت کرده ای سرمستم آقا
سر به پایت می گذارم تا بگیری دستم آقا
من اگر خوبم اگر بد من گدایت هستم آقا
بر ضریح نقره گونت بند دل را بستم آقا
ای ولا یت عین ایمان سید و مولا رضا جان
علی اکبر شجعان
&
هرکه را رسمِ وفاداری به جاست
با الفبای صَفَر دَردآشناست
در صَفَر این ماه حُزنِ اهلِ بَیت،
ناله هایی درنوای اولیاست
صادِ آن صافی شدن بی غَلّ وغَش
کربلا تا کوفه سَعیی با صفااست
فاء این ماهِ صَفَر، فردوسِ عشق،
فیضِ عُظما بُردن از اشک وعزاست
تعزیت گوی عزا خیلِ مَلَک
صاحِبِ اصلِ عزاداری خداست
رایتی از رای آن در اهتزاز
در لوایِ آن چه غوغایی به پاست
«اربعین» آغاز حرفش با الف
اَلفُ اَجرٍ فِی المَصائِب، اَو بَلاست
بای آن بانویی از بـنت الهُدا
کوه صبرو طاقتی درکربلاست
زینب آن اِفشاگریها می کند
پرده ها ازچهره هایی بر ملاست
عقدِ خون بستن درعین اربعین
رسمِ عُشّاقِ حسین و اَتقیاست
یای آن یا لَیتَنا کُنّا مَعَک
بی دغلبازی وَ بی رنگ وریااست
نونِ آخرنوشدارویی عجیب
از برای دردِ بی درمانِ مااست
آخِرِ این ماه پُر اندوه و غم
وامحمّد ، واحَسَن، هم وارضااست
مهدوی
&
غزل مرثیه
در سوگ کریم اهل بیت حضرت امام حسن مجتبی (ع)
سوخت از زهـر جفا تا جگرت مولا جان // سبـز شـد کربـبـلا در نظـرت مـولا جـان
پـدرت شـیـر خـدا ، حـیـدر کـرار ، علـی // فـاطـمــه مـادر والا گُـهَـرت مـولا جــان
در جهـان، غربت و انـدوه و غـم و تنهـائی // ارث بردی هـمـه را از پـدرت مـولا جـان
بـا نگـاهت بـه در سـوختـه جاری می شد // اشـک خـونیـن تو از چشم ترت مولا جان
ای سفـر کرده به معـراج که نوشیـدی زهر // از کف آنـکــه نشـد همسفـرت مولا جـان
تا که زد جعده شـرر بر جگـرت فـرمـودی // بـرسـد زیـنـب کـبـرا بـه بَرت مـولا جـان
در شب جهل و جمود و هوس بدخواهان // سر زد از شرق شهـادت سحر ت مولا جان
چـه کسی هست ز مظلـومی تـو بنـویسـد // کـه چـه از همسرت آمـد به سرت مولاجان
ای صـبـوری کــه مـیـان همـۀ طـوفـانـهـا // خـم نشـد پیش مصـائب کمـرت مولاجان
کربـلا بـود پـر از یـاد تـو وقتی می بست // دستـخـط تـو بـه بـازو پسـرت مـولا جان
توخودت بودی و دیدی چه فدا کاری کرد // در تب واقـعــه نــور بَصَــرت مــولا جـان
ای کـریمی کـه بـه سـائل نپسنـدیدی که ـ // دست خـالی بکشـد پـا ز درت مـولاجان
آمدم با دل « محـزون » به درت تـا ز کرم // نشــوم روز جــزا دَربِـدَرت مـولا جـــان
علی اکبر شجعان
برچسب ها سه جا عزاغریبآل طاهامولا رضاجاندشت سینهآه جانسوزدل غمگینزهر کینرسم وفا داریالفبای صفرصافی شدنبی غل و غشفردوس عشقفیض عظماتعزیت گوی عزاخیل ملکعشاق حسیناندوه وغموامحمدواحسن
عليرضا هوشمند جانباز و خادم ايثارگران : رشادتها و ازخودگذشتگیهای رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس برای ملتهای جهان یک الگو و اسوه پایداری و مقاومت است .ما باید ادامه دهنده راه شهدا باشیم و ذرهای از یاد و خاطر آنها غافل نشویم.
باید فرهنگ ایثار و شهادت دربین جوانان و نوجوانان و نسلهای آینده این کشور ترویج شود تا شاهد روز افزون روحیه شهادت طلبی در بین افراد جامعه باشیم.
درود برشما
جانا سخن از زبان ما می گویی...