ما را دنبال کنید

جستجوگر

ورودی انجمن ادبی

عضویتِ سایت و انجمن

آلبومهای نماهنگها

آپلودها

موضوعات

آمارگیر

  • :: آمار مطالب
  • کل مطالب : 394
  • کل نظرات : 363
  • :: آمار کاربران
  • افراد آنلاين : 4
  • تعداد اعضا : 444
  • :: آمار بازديد
  • بازديد امروز : 698
  • بازديد ديروز : 400
  • بازديد کننده امروز : 170
  • بازديد کننده ديروز : 134
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل ديروز: 0
  • بازديد هفته : 3,350
  • بازديد ماه : 9,072
  • بازديد سال : 96,536
  • بازديد کلي : 1,460,216
  • :: اطلاعات شما
  • آي پي : 3.145.89.60
  • مرورگر : Safari 5.1
  • سيستم عامل :

کدهای اختصاصی

گرد هم آئی هفتگی



در آن شبی که تو خونین رسیدی از اروند

به آسمانِ شهادت پریدی از اروند
چه دردها که تو آن شب کشیدی از اروند
ز سوز و سردی دی لب گزیدی از اروند

هزار مرتبه مُردم ز درد و غم ها من

دلم به آه و فغان گریه میکند از غم
تمام قامتم از رنجها کمان شد و خم
سرم به سینۀ امواج غصه و ماتم
و رفته طاقتم از کف ز دردها کم کم

به ناامیدی و ماتم اسیرم اینجا من

به زیر نور منوّر و رد ترکش و تیر
وفرش زیر تنت خار بدتر از شمشیر
هنوز بر لب خشک تو نغمۀ تکبیر
به ناله های تو گردیده آسمان دلگیر

به اشک و ناله چه سازم ز سوز و سرما من؟

به روی آب خروشان چگونه قایق ها
در آن حصار سیاهی و آن دقایق ها
گرفته آتش و میسوزد این شقایق ها
چگونه از تو نویسم و آن حقایق ها

تویی به باغ شهادت غریب اینجا من

هزار مرتبه مُردم که سوخت بال و پرت
به روی آب خروشان گلوله برده سرت
نماند از آتش سوزان به روی آب اثرت
چگونه من ببرم سوی خانه این خبرت

و او که یک شبه گردیده زار و تنها من
تو میروی و منم خسته مانده در نیزار
حصار دور و برم تیر و سیم پر از خار
وناله های پر از دردِ زخمیان بسیار
که زیر آتش دشمن می شود تکرار

چگونه طاقت و تاب آوردم خدایا من

دو شب به راه تو ماندم ز آب برگردی
دعا برای تو خواندم ز آب برگردی
چه اشک ها که فشاندم ز آب برگردی
به دل امید نشاندم ز آب برگردی

دوشب برای تو اینجا گرفتم احیا من

به روی دست من افتاده غرق خون "اجرا"
رمق نمانده برایش در این شب سرما
صدای هل هله ای ز سنگر اعدا
نمیکند ز خدا دشمنش کمی پروا

غریب و خسته و جامانده ام دریغا من



به مناسب سالگرد شهدای عملیات کربلای 4

محمد مقتدری



برچسب ها

ارسال نظر

کد امنیتی رفرش

نظرات ارسال شده


  1. یا اباصالح ادرکنی :
    روز عرفـه روز معـرفـت به امـام زمـان (عج الله)

    بالاخره روز عرفه هم آمد...!
    عرفه روز پیوند دوباره عبد با معبود است.
    عرفه روز نهایت عبودیت در محضر رب است
    عرفه روز جامانده های از شب های قدر است.
    کسانی که مثل حقیر ، نتوانستند شاید شب های قدر را درک کنند ، چه خوب فرصتی است که حاجی عرفه بشوند.

    در اهمیت عرفه همین سخن از رسول اکرم ، حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه بس که می فرمایند:
    ما مِن یَومٍ أکثَرَ أن یُعتِقَ اللّه ُ فِیهِ عَبدَا مِنَ النّارِ مِن یَومِ عَرَفَةَ ؛

    خداوند در هیچ روزى به اندازه روز عرفه ، بندگان را از آتش دوزخ نمى رهاند.

    امّا....


    عرفه این ها هست و این همه ی عرفه نیست....


    رخ داد دیگری هم در این روز اتفاق افتاده است.
    عده ای انبانی از نامه به سوی امام زمانشان فرستادند و او را لبیک گفتن،امام سفیرش را فرستاد ، اما...
    اما در همین روز عرفه ،نماینده ی خلیفه الله را کشتند، او را یاری نکردند.
    واقعا داستان کربلا جای تامل دارد
    چرا؟؟؟
    چرا؟؟؟
    چرا حسین علیه السلام تنها ماند!؟

    شاید آنهایی که این عمل را انجام دادند ، بارها و بارها در صحرای عرفات حضور داشتند اما به عرفه نرسیده بودند، عرفه یعنی شناخت ، عرفه یعنی معرفت به خدا به امام زمان خود.

    آنها معرفت به امام زمان خود نداشتند و امام زمانشان را نه تنها تنها گذاشتند ، بلکه به مقتل بردند و خانواده ایشان را به اسارت!

    اجتناب نا پذیر است ، اگر ماهم به معرفت نرسیم ، هیچ بعید نیست جلوی امام زمانمان قد علم کنیم.

    خدایا روز عرفه امسال را طوری برای من رقم برن ، که معرفتم را نسبت به امام زمانم بیشتر کند، تا بتوانم یاری گر آن عزیز باشم و مقدمات ظهور ایشان فراهم شود....



    اَلْحَمْدُ لله الَّذى لَیْسَ لِقَضآئِهِ دافِعٌ وَلا لِعَطائِهِ مانِعٌ

    سـتـایـش خـاص خـدایـى اسـت کـه نـیـسـت بـراى قضا و حکمش جلوگیرى و نه براى عطا و بخششش مانعى



    ای امیر عرفه بی تو صفا نیست که نیست

    بی تو در آن عرفه عشق و وفا نیست که نیست

    ای امیر عرفه یوسف زهرا مهدی

    حاجتی غیر ظهورت به خدا نیست که نیست


    التماس عای فرج

    پاسخ : .
    سلام علیکم
    ممنون از حضور و ارسال نظرگاه ارزشمندتان
    التماس دعای خیر...
    یاحسین(ع)
    شکلک


گردهم آئی هفتگی

شاعران انجمن

درباره ما

سلام به سایت ادبی شهید رابع استهبان خوش آمدید. محتوای این سایت و انجمن ادبی آن سروده ها و مطلب های ادبی ارسال شده جمعی از فرهیختگان و شاعران گرامی است؛ شماهم به این جمع بپیوندید و مطلب هاو نظرهای ارزشمند خود را برای دیگران وبرای بهینه سازی سایت ارسال کنید. استفاده از اشعار با درج لینک و نام شاعر آزاد است. امام صادق(ع) فرمودند : ما قالَ فینا قائِلُ بَیْتَ شِعْرٍ حَتّی یُؤَ یِّـدَ بِرُوحِ الْقُدُسِ : هیچ شاعر ی در حق ما شعر نگفت مگر اینکه با روح قدسی تایید و یاری شد: وسایل الشیعه ، ج 1 ص 467) مقام‌ معظم رهبري، حضرت آيت‌الله العظمي امام خامنه‌ای فرمودند : «شعر، ثروتی ملی، عظیم و پر ثمر برای کشور است» و «باید با ایجاد این ثروت بزرگ روز به روز آن را افزایش داد و برای نیازهای کشور از آن استفاده ی بهتر و برتر کرد». کاروان شعر در کشور با سرعت، دقت و جهت گیری درست به پیش می رود ؛ با استمرار این حرکت، کشورِ عزیزِ ایران باردیگر هدیه ای ارزشمند به تمدن و فرهنگ جهانی و خصوصاً این منطقه، اهدا خواهد کرد. شعر علاوه بر اینکه ظرفی برای بیان احساس شاعرانه است باید در خدمت ارزشها باشد و شاعر در عمل به وظیفه و مسئولیت خود، این نعمت بزرگ الهی را در خدمت به دین، اخلاق، انقلاب و معرفت افزایی قرار دهد. شعر می تواند به "معرفت دینی و اخلاق مردم" و "حرکت انقلابی ملت" خدمت کند و این کار حتی با یک یا دو بیت شعر انقلابی،‌اخلاقی و معرفتی در یک غزل محقق می شود و تأثیر می گذارد. قالب شعر نمی تواند نسبت به مسائل موجود کشور بی تفاوت باشد یا از آن صرف نظر کند. + خاندان شهید رابع اصطهباناتی : پدر وی «ملاعبدالمحسن» فرزند مرحوم «ملاباقر» فرزند «ملا سراج الدین» بود و پدر و جد پدری اش در جرگه افرادی بودند که در زمان حمله افغانها به اصطهبان، کشته شدند.[۱] تحصیل : وی در ۱۲ سالگی با راهنمایی دایی‌اش به شیراز رفت و هشت سال در مدرسه منصوریه درس خواند. در سال ۱۲۴۶ به تهران رفت و شاگرد استادانی مانند آقا علی حکیم (مدرس)، محمدرضا حکیم قمشه‌ای، میرزا ابوالحسن جلوه، ملاعلی کنی، سید مهدی قزوینی نجفی و مولی محمدتقی هروی بود. در سال ۱۲۵۸ دوباره به شیراز رفت. به علت درگیری با قوام الملک (حاکم وقت فارس) به سامرا تبعید شد و در درس میرزای شیرازی شرکت کرد و از او اجازه اجتهاد گرفت. پس از فوت میرزای شیرازی به نجف رفت و حوزه فلسفی آنجا را پایه‌گذاری کرد. او علوم مختلف از جمله فقه و احکام را با زبان شعر بیان می‌کرد و رساله احکام دین او مشتمل بر هزار بیت شعر بود. در ریاضی و شاخه‌های آن دستی داشت و مقالات مختلفی در این زمینه از او مانده است. در پزشکی بیشتر به پیشگیری و رعایت بهداشت و نظافت محیط توجه داشت و می‌گفت: «من رسماً طبیب نیستم، ولی هزاران تن را به طریق بهداشت معالجه قطعی کرده‌ام.»[۲] علامه امینی او را به جهت آنچه «نبوغ علمی» خوانده «شکافنده هسته علم و پیشتاز میدان دانش» معرفی کرده‌است.[۳] زندگی‌نامه : آیت الله اصطهباناتی در سال ۱۲۵۸ ش با دختر سید محمد حسن لاریجانی ازدواج کرد. همسرش در سال ۱۲۷۹ درگذشت. وی فرزندی به نام شیخ محمد تقی روانشاد ملقب به فیلسوف روانشاد دارد که از مجموع افکار و اندیشه‌های پدرش بخشی به همت وی با عنوان «شمه‌ای از آثار شهید رابع» تهیه و منتشر شده است. سرانجام وی در دفاع از مشروطه و رهبری قیام مردم شیراز در سال ۱۳۲۶ برابر با ۱۷ اسفند ۱۲۸۶ شهید شد و در باغ غزل حافظیه به خاک سپرده شد. آثار : احکام الدین[۴] رساله حدوث عالم[۵] مجمع المسائل[۶] رساله شمس التصاریف رساله جوابیه شاگردان : محمدجعفر آل کاشف‌الغطاء، محمدحسین غروی اصفهانی، محمدحسین کاشف‌الغطاء، هبةالدین شهرستانی، میرزا عبدالحسین ذوالریاستین، سید محمدحسن نجفی قوچانی (آقا نجفی قوچانی)، علی‌اکبر حکمی یزدی قمی، غلامرضا یزدی، سید ابراهیم حسینی اصطهباناتی (میرزا آقای شیرازی)، زین‌العابدین اسدالله مهربانی سرابی، آقا نجفی قوچانی، غلامرضا فقیه خراسانی. ----------------------------------------- پانویس : شهید رابع، آیت‌الله محمدباقر اصطهباناتی عالم مشروعه خواه، نویسنده : محمد جواد اسلامی، با تلخیص، ص۲۵–۲۷. شهید رابع، ص ۴۰ و ۴۱. شهیدان راه فضیلت، ص ۵۱۲. رساله‌ای منظوم در احکام و فرایض که هزار بیت است. در موضوع جهان هستی، حکمت و فلسفه. رساله عملیه و دربردارنده فتواهای او. منابع شبکه اطلاع‌رسانی اجتهاد جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم. گلشن ابرار. ج۷، نشر معروف، قم: ۱۳۷۸.

نظرسنجی

این سایت از دیدگاه شما...؟