گرد هم آئی هفتگی
میلاد پیامبر نور و رحمت حضرت مُحَمَّدِابنِ عَبدِالله صلَّیَ اللهُ عَلَیه وَآلِهِ وَسَلَّم مبارک باد.
ویرایش22 دیماه 98
جـاهلیّـت ؛ عصــر بیـداد و جمود
لات و عزّی و هُبَل خود می نمود
خانه ی عقل و خرد ویرانه بود
کعبه هم در غربت و بتخانه بود
خالق هستی برآن شـد از نهان
تا که جانی تازه سازد از جهان
جبرئیل آماده و خواند الرَّحیل
شد ثنا خوان چشمه سارِ سلسبیل
شهرمکّه خوانِ اربابِ کریم
عرصه ی مهمانیِ خُلقِ عظیم
با وقوعِ انقلابی در خِرَد
یا نویدِ قُل هُوَاللَّهُ أَحَدٌ ،
ظُلمتِ هر بُتگری برچیده شد
نور رحمان توتیای دیده شد
موبدان وکاهنان نادان شدند
ساحران درکارِخود حیران شدند
نوری از نَجد و تهامه[1] تا حجاز،
چشم هر بیننده ای را خیره ساز
تختِ شاهان واژگون شد ناگهان
لال شد هرپادشاهی از زبان
طاقِ کسری ناگهان ازهم گسست،
چارده دندانه اش درهم شکست
ساوه خشکید و سماوه شدپُرآب[2]
صد مَلَک مأمورِ اِیّاب و ذهاب
سَبعَه ی آتشکده[3] خاموش
گشت،
بَعدِ ده قرنی که آذرنوش[4] گشت
موبدان آشفته خواب وخورشدند،
گاهِ رؤیا اَستر و اُشتر شدند
رانده شد ابلیس دون از آسمان،
تا که آمد خاتمِ پیغمبران(صلوات)
سرنگون شد هَربُتی در هرکجا ،
لحظه ی میلادِ آن بَـدرُالدّجی
خانه ی بِنتِ وَهَب دارُالسُّرُور
مَحبَطِ روحُ القُدُس با شوق وشور
نوری از دامانِ بانو آمنه
کرد روشن آسمان و دامنه
آمدآن پیغمبرِ آخر زمان
سروَرِ خَـلقِ زمین و آسمان
زاده شد شَمسُ الضُّحی ، بَدرُالدّجی ،
مُصطَفی، کَهفُ التُّقی، غَوثَ الوَری
این همه آیات توحیدی عیان
معجزاتِ روشنی بود آن زمان
مهربان ختم رُسُل عَبدِ خدا
خُلقِ عُظمای تمام انبیا
در اوان کودکی آن سروِ ناز،
با رکوع و سجده ای شد در نماز
آیتِ حق ، رَحمَةٌ لِّلعالَمین
شد شَفیعِ مُؤمِنات ومُؤمِنین
عالِمِ ناخوانده درسِی از کتاب ،
داد پاسخ هر سؤالی را جواب
خَرقِ عادات آن همه اِرحاصِ[5] او
خاصِ این مولا شدو اِخلاصِ او
شرح عقلِ کُل کجا، شاعرکجاست؟
مثنوی گویِ پیمبرها خداست
عالَم از درکِ وجودش گشته مات،
عِطرِ نامش در در تَشَهُّد در صلاة
شافِعَت خواهی شود در روز حشر،
با علیّ و آلِ وی کُن حشر و نشر
مهدوی این ریزه خوار خوانشان
سـر نهــاده بـر ســرِ پیمانشان
غلامرضا مهدوی آزاد
استهبان
1- نجد:[نَ]عربستان سعودى.مركزآن رياض است.تهامة: زمينى مشهوركه مكهء معظمه در آن واقع است.
2- خشک شدن دریاچه ساوه همزمان با تولّد پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد(ص)، یکی از روایات مشهور مذهبی است.بر اساس این روایات در شب تولّد پیامبر گرامی اسلام، وقایع معجزه آسایی از قبیل:خاموش شدن آتشکده فارس، فرو ریختن کنگرههایی از طاق کسری، خشک شدن دریاچه ساوه و جاری شدن آب در رودخانه سماوه اتفاق افتاده است:«فلمّا ولد رسول اللّه(ص)لم یبق صنم الاّ سقط و غارت بحیرة ساوه..»از بحار الانوار، علامه مجلسی، تهران، چاپ آخوندی، ج 15، ص 323-324.
3- سَبعَه ی آتشکده:[تَ كَ دَ / دِ] (اِ مركب)پرستشگاه مغان و جاى آتش افروختن. بيتالنار. بيتالنيران. آتشگاه : گويند پارسيان هفت آتشكدهء معتبر بعدد هفت كوكب سيار داشتهاند و نامهاى آنها بدين قرار بوده است: آذرمهر. آذرنوش. آذر بهرام. آذرآيين. آذرخرين. آذر برزين. آذر زردشت.
4-آذرنوش.[ذَ] (اِخ) نوشآذر. نام آتشكدهء دوم از جملهء هفت آتشكدهء فارسيان.
5- اِرهاص (ع مص) آمادهء چيزى شدن و ايستادن. خوارق عاداتى كه از نبى پيش از ظهور، ظاهر شود مثل نورى كه در پيشانى آباء و اجداد پيغامبر(ص) لايح بود. حادث شدن امرى خارق عادت پيش از بعثت نبى (از وى)، تا بر نبوت او دلالت كند. گفتهاند ارهاص از قبيل كرامات است زيرا انبياء پيش از نبوت در درجه از اولياء كمتر نبودهاند. (تعريفات جرجانى). شرعاً نوعى از خارق عادتست كه پيمبران را پيش از برگزيده شدن به پيمبرى از جانب حقتعالى عطا ميشود و سبب تسميهء آن به ارهاص اين است كه در لغت ارهاص به معنى بناء خانه است كه اين خارق عادت اعلام به بناء خانهء پيمبرى ميباشد. كذا فى حواشى شرحالعقايد. (كشاف اصطلاحات الفنون). و رجوع به معجزه، كرامت و استدراج شود. (لغتنامه ی دهخدا)
ادامه مطلب
17 شهریور افتخار ماست
17 شهریور برای تاریخ انقلاب اسلامی ایران روزی تاثیرگذار و مهم است. این روز و واقعه مهم در آثار فرهنگی و هنری ما نیز نمود داشته است. از جمله سرود ماندگاری که استاد حمید سبزواری برای آن نوشت و توسط حمید شاهنگیان آهنگسازی و اجرا شد:
درود درود به روان پاک شهید راه خدا
درود درود به جوان که کشته شد به میدان شهدا
درود درود به تمام شهیدان کرب و بلا
درود درود، درود بر خمینی روح خدا
ای که پرپر کنی جوانهها
میزنی آتشی به خانهها
میکشی خلق مسلم خدا
تا که خود پرکنی خزانه ها
17 شهرور روز ننگ توست
17 شهرور افتخار ماست
سرودی که شاهنگیان درباره ساخت آن به جامجم میگوید: شرایط سال آخر پیروزی انقلاب و همچنین ماههای آغازین این پیروزی به گونهای بود که باید در تمام عرصهها با تمام توان وارد میدان میشدیم. من برای بسیاری از رویدادها و اصول انقلاب کار کردم؛ مثلا برای سالگرد 17 شهریور 58 آقای سبزواری شعر «آدینه خونبار» را ساخت و در اختیار من قرار داد. شعر به مرکز موسیقی صداوسیما رفت تا آهنگسازی شود، ولی تا چند روز مانده به سالگرد 17 شهریور هیچ اثری تولید نشد و وقتی پیگیری کردیم گفتند شعر ملودیبردار نیست. برافروختم و شخصا با آقای سبزواری تماس گرفتم و گفتم مطلع شعر را یادتان هست و ایشان در پاسخ تمام شعر را مجدد خواندند و من نیز یادداشت کردم و بسرعت با گروه سرودی که قبلا کار کرده بودم هماهنگ کردیم تا جمع شوند. من یک بند سرود را آماده کردم و تا شب سرود را ساختم. اعضای گروه شبانه سرود را در استودیوی صداوسیما خواندند.
او درباره ویژگیهای این سرود هم توضیح میدهد: خطاب اصلی سرود با شاه خائن بود و با درود بر روان پاک شهدا و شهیدانی که در میدان شهدا کشته شده بودند، آغاز میشد و به شاه میگفت جوانان را پَرپَر میکنی و روز 17 شهریور روز ننگ توست و 17 شهریور افتخار ماست و هدف اصلی و نهایی سرود این بود که نامی از شهدای 17 شهریور در یادها بماند و مردم بتوانند با خواندن این سرودها اتحاد و همنوایی بیشتری پیدا کنند.
ادامه مطلب