ما را دنبال کنید

جستجوگر

ورودی انجمن ادبی

عضویتِ سایت و انجمن

آلبومهای نماهنگها

آپلودها

موضوعات

آمارگیر

  • :: آمار مطالب
  • کل مطالب : 394
  • کل نظرات : 363
  • :: آمار کاربران
  • افراد آنلاين : 2
  • تعداد اعضا : 444
  • :: آمار بازديد
  • بازديد امروز : 491
  • بازديد ديروز : 400
  • بازديد کننده امروز : 155
  • بازديد کننده ديروز : 134
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل ديروز: 0
  • بازديد هفته : 3,143
  • بازديد ماه : 8,865
  • بازديد سال : 96,329
  • بازديد کلي : 1,460,009
  • :: اطلاعات شما
  • آي پي : 18.227.102.34
  • مرورگر : Safari 5.1
  • سيستم عامل :

کدهای اختصاصی

گرد هم آئی هفتگی


بمناسبت هشتم شوال سالروز تخریب حرم های مطهر ائمه ی بقیع توسط وهابیت سعودی
🕌🕌🕌🕌🕌


هوا گرفت و دل آسمان پریشان شد .
مدینه آه کشید و دوباره طوفان شد

به باغ فاطمه باد خزان شبیخون زد
و عرش نعره کشید و بهشت گریان شد

سپاه شب به دل آسمان هجوم آورد
و ماه روشن جان پشت ابر پنهان شد

پس از حضور پر از خفت سعودی ها
حجاز عرصه ی جولان آل شیطان شد

دوباره آل اُمیّه لباس دین پوشید
دوباره غربت آل علی نمایان شد

پس از حضور ابوجهل های وهابی
لهیب توطئه ی بولهب فراوان شد

به روز هشتم شوال با هزار افسوس
رواق عرش خدا در بقیع ویران شد

مدینه گشت عزادار آل پیغمبر
و غرق غصه دل پاک اهل ایمان شد

به دست دولت جبار و جاهل حاکم
قبور پاک ائمه به خاک یکسان شد

و کعبه رخت سیاه عزا به تن پوشید
و غم به سینه ی(محزون) شیعه مهمان شد

علی اکبر شجعان.


کانال رسمی اشعار علی اکبر شجعان
در سروش:
https://sapp.ir/shajaan_mahzoon
در ایتا:

https://eitaa.com/shajaan_mahzoon
🕌


ادامه مطلب


برای زائر خردسال این روزهای مدینه
که به جرم شیعه بودن در مقابل دیدگان مادرش با شیشه سر بریده شد
برای شهید زکریا بدر علی الجابر

🔥🔥🔥؛🔥؛🔥🔥🔥

اخترم ! در پگاه کشته شدی
روی دامان ماه کشته شدی
بر در خیمه گاه کشته شدی
وای ! بی دادخواه کشته شدی
چون علی اصغر آه ! کشته شدی


ای گلم ! با تبر بریدندت
بی هوا ؛ بی خبر بریدندت
مثل پروانه پر بریدندت
طفل بودی و سر بریدندت
بی سپر ؛ بی سلاح کشته شدی


پیش چشمان مادرت ای گل
تیغ بوسیده حنجرت ای گل
دست کین کرده پرپرت ای کل
شد زپیکر جدا سرت ای گل
نکند اشتباه کشته شدی ؟


صلواتی اگر فرستادی
جان سپردی ؛ به شیعه جان دادی
سیل گشتی و راه افتادی
کرده ای تا به عشق آزادی -
آسمان را نگاه ؛ کشته شدی


آه ای غنچه ای که در خوابی
تشنه لب آمدی ؛ لب آبی
مثل گیسوی باد بی تابی
پیش طوفان جهل وهابی
تا شدی شمع راه کشته شدی


ای گرفته به کربلا ریشه
ای صغیر بلند اندیشه
حرمله زد به ریشه ات تیشه
ای بریده سر تو با شیشه
بی کس و بی پناه کشته شدی


می کند نی برای تو ناله
نسبت تیغ چیست با لاله
خون زده گرد صورتت هاله
زکریای پنج - شش ساله
در پی مال و جاه کشته شدی؟


به کدامین گناه کشته شدی ؟
به کدامین گناه کشته شدی؟


علی اکبر شجعان


ادامه مطلب



از ظلم و جـور دشمن ملعـون کافـر
شد کشته ی زهر جفـا امام بـاقـر(ع)

امشب شده اشک عزا از دیده جاری
گشتـه رواق دیـده ها آئیـنه کـاری
زهـرا کنـد در عرش اعلی بیـقراری
دل گشـته آمـاده برای سـوگــواری

آثار غـم شد در جبین شیـعه ظاهر
شد کشته ی زهر جفـا امام بـاقـر(ع)

آن کس که داغ کربلا درسینه اش بود
مانند آئیـنه دل بی کیـنه اش بـود
دانش گلی ازگوهر گنجینه اش بـود
نـور تمـام انبــیا پیشیـنه اش بـود

از کیـنه ی اَعـدای بی ایمـان جائِر
شد کشته ی زهر جفـا امام بـاقـر(ع)

فرزندحیدر آنکه پرچمدار دین است
آئینه دار علم و ایمان و یقین است
روح عبادت پور زین العابدین است
عرش خداوند است و در روی زمین است

آیـد نـوای روضـه خوان ها از منابر
شد کشته ی زهر جفـا امام بـاقـر(ع)

آن وارث عِـلــم خـداونـد یـگـانـه
خُلـــق تمــام انبـیا را او خـزانـه
از کـربـلای جد خـود بَهرِ نشـانـه
بر جسم پاکش مانده جـای تازیانه

واغربتـا از فتـنه هـای قـوم فاجِـر
شد کشته ی زهر جفـا امام بـاقـر(ع)

آن صاحب احسان و اوصاف حمیده
در کودکی رنـج اسیری را کشیده
زخم زبـان کوفی و شامی شنیده
جان عزیزش وای من بر لب رسیده

دست ستم زد پرچـم غـم در معابر
شد کشته ی زهر جفـا امام بـاقـر(ع)

شد آخر از جور وجفای اهل کینه
کانـون انـدوه و عزا پهنـای سینه
در سوگ آن پنجم امام بی قرینه
گشته سیه پوش عزا شهر مدینه

خون دل آید در بقیع از چشم زائر
شد کشته ی زهر جفـا امام بـاقـر(ع)


علی اکبر شجعان


ادامه مطلب


بیادِ نخلِ سربریده ی مدافعِ حرم
(شهید محسن حججی)

..........؛........؛..........

از جا بیادِ غیرتِ اکبر بلندشد
با یاعلی به یاریِ رهبر بلندشد

تنها نه اینکه از زن و فرزندِ خود گذشت
از سرگذشت و پیشِ خدا سربلندشد

سر داد وتن نداد به ذلت ؛ بدین سبب
بی سر ز روی خاک رهاتر بلندشد

فریادِ یاحسین به گوشِ جهان رسید
در دستِ شمر باز چو خنجر بلندشد

دستِ ستم اگر چه خزان کرد غنچه را
بر دوشِ باد لاله ی پرپر بلندشد

با تیشه ی جنایتِ داعش به دشتِ عشق
افتاد سرو و باغِ صنوبر بلندشد

بر خاک اگر که پیکر رزمنده ای فتاد
از جا هزار مردِ دلاور بلندشد

وقتی خبر رسید که"محسن"شهید گشت
فریادِ آه از دل مادر بلندشد

.؛ . 🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥

این آتشی که سوخت دل و جان شیعه را
روشن شد از سقیفه و از در بلندشد


علی اکبر شجعان


ادامه مطلب



تقدیم به : 
آستان ملک پاسبان حضرت احمد بن موسی (ع) 

====================

فصـل گل شـد چمن مصفّا شد
نـور تابيد و سيـنه سيـنا شد 

مرغ دل پـرگـرفت از شــادي
هر كجا شـور و نغمه بر پا شد 

ابـر رحمت بـه دشت بـاران زد
دشت و صحـرا عجب دل آرا شد


سوسن و يـاس و ياسمن روئيـد

در گلسـتان بهـار پيـدا شـد 

نخـل عترت جـوانه اي نـو زد
پُـر ثمـر باغ سبـز زهـرا شد 

سـر زد از مشـرق وِلا مِهـري
كز فروغش دو ديده بيـنا شد

فـارس آئيـنـۀ خراسـان گشت
جلـوۀ سـرمـدي هويدا شـد 

بـر رخ خلـق از ره احسـان
باز درهـاي آسمـان وا شـد 

خيمـه زد آفتـاب در شيــراز
ديـده در لـذّتِ تمـاشـا شد 

بوي توحيـد در فضـا پيچيـد
جلـوه گر نـورِ آلِ طـاها شد 

كـاروانِ بهشـت منـزل كـرد
در زميني كه عرش اَعلي شد 

عشق از خويش جلوه اي نو ساخت
تـا دل شيعـه باز شيـدا شد 

بعدِ شمسِ شموس شاهچراغ
زينـت آسـمـان دلهـا شـد 

نه فقـط این دیـار گلبـاران -
از بـهـار وجـودِ آقـا شـد 

بلکه ايران مبـارك از يُمـنِ
حضرت احمدبن موسي(ع) شد. 

***** 
علی اکبر شجعان ـ استهبان


ادامه مطلب



گشته مقیمِ کویِ تو مرغِ خیالِ ما رضا
خواجه توئی، شاه توئی، ما به دَرَت گدا رضا

از قدمت شکفته گل، فصلِ بهار آمده
بادِ صبا زِ مقدمت، آمده با صفا رضا

کرده دلم هوایِ تو، برده دلم صفای تو،
کاش کنم دو دیده وا، به گنبدِ طلا رضا

زاروعلیل وخسته ام، برتو دخیل بسته ام
تا که کنی زِ لطفِ خود، دردِ مرا دوا رضا

از رَهِ دل به سوی تو، آمده ام به کویِ تو
تا که کنم دو دیده با ضریحَت آشنا رضا

خسروِ مُلکِ جان توئی، حامیِ شیعیان توئی
خوار نما زِ خشمِ خود، دشمنِ شیعه را رضا

نهضتِ ما به یُمنِ تو فاتح وسربلند شد
چون که گرفت از ازل، ریشه زِ کربلا رضا

بسته چمن زِ لاله ها، زیورِ سرخ را به خود
بلبلِ شاد می زند، نغمه به صد نوا رضا

گشته بهارِ مقدمت، فَرّو شکوهِ فروَدین
لاله و یاس ویاسمن، رسته به هرکجا رضا

غرقِ گناه آمدم، این همه راه آمدم
از رَهِ لطف ومرحمت، باش زِ من رضا رضا


علی اکبر شجعان


ادامه مطلب

گردهم آئی هفتگی

شاعران انجمن

درباره ما

سلام به سایت ادبی شهید رابع استهبان خوش آمدید. محتوای این سایت و انجمن ادبی آن سروده ها و مطلب های ادبی ارسال شده جمعی از فرهیختگان و شاعران گرامی است؛ شماهم به این جمع بپیوندید و مطلب هاو نظرهای ارزشمند خود را برای دیگران وبرای بهینه سازی سایت ارسال کنید. استفاده از اشعار با درج لینک و نام شاعر آزاد است. امام صادق(ع) فرمودند : ما قالَ فینا قائِلُ بَیْتَ شِعْرٍ حَتّی یُؤَ یِّـدَ بِرُوحِ الْقُدُسِ : هیچ شاعر ی در حق ما شعر نگفت مگر اینکه با روح قدسی تایید و یاری شد: وسایل الشیعه ، ج 1 ص 467) مقام‌ معظم رهبري، حضرت آيت‌الله العظمي امام خامنه‌ای فرمودند : «شعر، ثروتی ملی، عظیم و پر ثمر برای کشور است» و «باید با ایجاد این ثروت بزرگ روز به روز آن را افزایش داد و برای نیازهای کشور از آن استفاده ی بهتر و برتر کرد». کاروان شعر در کشور با سرعت، دقت و جهت گیری درست به پیش می رود ؛ با استمرار این حرکت، کشورِ عزیزِ ایران باردیگر هدیه ای ارزشمند به تمدن و فرهنگ جهانی و خصوصاً این منطقه، اهدا خواهد کرد. شعر علاوه بر اینکه ظرفی برای بیان احساس شاعرانه است باید در خدمت ارزشها باشد و شاعر در عمل به وظیفه و مسئولیت خود، این نعمت بزرگ الهی را در خدمت به دین، اخلاق، انقلاب و معرفت افزایی قرار دهد. شعر می تواند به "معرفت دینی و اخلاق مردم" و "حرکت انقلابی ملت" خدمت کند و این کار حتی با یک یا دو بیت شعر انقلابی،‌اخلاقی و معرفتی در یک غزل محقق می شود و تأثیر می گذارد. قالب شعر نمی تواند نسبت به مسائل موجود کشور بی تفاوت باشد یا از آن صرف نظر کند. + خاندان شهید رابع اصطهباناتی : پدر وی «ملاعبدالمحسن» فرزند مرحوم «ملاباقر» فرزند «ملا سراج الدین» بود و پدر و جد پدری اش در جرگه افرادی بودند که در زمان حمله افغانها به اصطهبان، کشته شدند.[۱] تحصیل : وی در ۱۲ سالگی با راهنمایی دایی‌اش به شیراز رفت و هشت سال در مدرسه منصوریه درس خواند. در سال ۱۲۴۶ به تهران رفت و شاگرد استادانی مانند آقا علی حکیم (مدرس)، محمدرضا حکیم قمشه‌ای، میرزا ابوالحسن جلوه، ملاعلی کنی، سید مهدی قزوینی نجفی و مولی محمدتقی هروی بود. در سال ۱۲۵۸ دوباره به شیراز رفت. به علت درگیری با قوام الملک (حاکم وقت فارس) به سامرا تبعید شد و در درس میرزای شیرازی شرکت کرد و از او اجازه اجتهاد گرفت. پس از فوت میرزای شیرازی به نجف رفت و حوزه فلسفی آنجا را پایه‌گذاری کرد. او علوم مختلف از جمله فقه و احکام را با زبان شعر بیان می‌کرد و رساله احکام دین او مشتمل بر هزار بیت شعر بود. در ریاضی و شاخه‌های آن دستی داشت و مقالات مختلفی در این زمینه از او مانده است. در پزشکی بیشتر به پیشگیری و رعایت بهداشت و نظافت محیط توجه داشت و می‌گفت: «من رسماً طبیب نیستم، ولی هزاران تن را به طریق بهداشت معالجه قطعی کرده‌ام.»[۲] علامه امینی او را به جهت آنچه «نبوغ علمی» خوانده «شکافنده هسته علم و پیشتاز میدان دانش» معرفی کرده‌است.[۳] زندگی‌نامه : آیت الله اصطهباناتی در سال ۱۲۵۸ ش با دختر سید محمد حسن لاریجانی ازدواج کرد. همسرش در سال ۱۲۷۹ درگذشت. وی فرزندی به نام شیخ محمد تقی روانشاد ملقب به فیلسوف روانشاد دارد که از مجموع افکار و اندیشه‌های پدرش بخشی به همت وی با عنوان «شمه‌ای از آثار شهید رابع» تهیه و منتشر شده است. سرانجام وی در دفاع از مشروطه و رهبری قیام مردم شیراز در سال ۱۳۲۶ برابر با ۱۷ اسفند ۱۲۸۶ شهید شد و در باغ غزل حافظیه به خاک سپرده شد. آثار : احکام الدین[۴] رساله حدوث عالم[۵] مجمع المسائل[۶] رساله شمس التصاریف رساله جوابیه شاگردان : محمدجعفر آل کاشف‌الغطاء، محمدحسین غروی اصفهانی، محمدحسین کاشف‌الغطاء، هبةالدین شهرستانی، میرزا عبدالحسین ذوالریاستین، سید محمدحسن نجفی قوچانی (آقا نجفی قوچانی)، علی‌اکبر حکمی یزدی قمی، غلامرضا یزدی، سید ابراهیم حسینی اصطهباناتی (میرزا آقای شیرازی)، زین‌العابدین اسدالله مهربانی سرابی، آقا نجفی قوچانی، غلامرضا فقیه خراسانی. ----------------------------------------- پانویس : شهید رابع، آیت‌الله محمدباقر اصطهباناتی عالم مشروعه خواه، نویسنده : محمد جواد اسلامی، با تلخیص، ص۲۵–۲۷. شهید رابع، ص ۴۰ و ۴۱. شهیدان راه فضیلت، ص ۵۱۲. رساله‌ای منظوم در احکام و فرایض که هزار بیت است. در موضوع جهان هستی، حکمت و فلسفه. رساله عملیه و دربردارنده فتواهای او. منابع شبکه اطلاع‌رسانی اجتهاد جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم. گلشن ابرار. ج۷، نشر معروف، قم: ۱۳۷۸.

نظرسنجی

این سایت از دیدگاه شما...؟