ما را دنبال کنید

جستجوگر

ورودی انجمن ادبی

عضویتِ سایت و انجمن

آلبومهای نماهنگها

آپلودها

موضوعات

آمارگیر

  • :: آمار مطالب
  • کل مطالب : 394
  • کل نظرات : 363
  • :: آمار کاربران
  • افراد آنلاين : 4
  • تعداد اعضا : 444
  • :: آمار بازديد
  • بازديد امروز : 20
  • بازديد ديروز : 698
  • بازديد کننده امروز : 5
  • بازديد کننده ديروز : 170
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل ديروز: 2
  • بازديد هفته : 20
  • بازديد ماه : 9,092
  • بازديد سال : 96,556
  • بازديد کلي : 1,460,236
  • :: اطلاعات شما
  • آي پي : 3.147.52.8
  • مرورگر : Safari 5.1
  • سيستم عامل :

کدهای اختصاصی

گرد هم آئی هفتگی


ذکر خیر تو شد و فطرست اینجا آمد

نوکری گفت حسین , حال دلم جا آمد

باز هم بوی خوش تربت اعلی آمد رفت

در دست تو این دست که بالا آمد


باز در حق گرفتار محبت کردی

آمدم نه تو مرا سوی خودت آوردی


با وفا , مثل تو دور و بر من نیست کسی

بین مردم به خدا یاور من نیست کسی

غیر تو دلخوشی محشر من نیست

کسی غیر تو سایه ی بالا سر من نیست کسی


بسته ام گوشه ی از دامن لطف

تو دخیل فطرسم , آمده ام تا بشوم جبرائیل


تا ابد دور سرت ارض و سما می گردد

هر کجا حرف تو شد کرببلا می گردد

به خدا بیمه ی از هر چه بلا می گردد

آه , با یاد شما ذکر خدا می گردد


از جهنم بدن سینه زنت ایمن شد

رند آنست که در روضه ی تو مومن شد


به سر زلف تو خوب است گرفتار شدن

با تو دارند همه میل بدهکار شدن

من کجا و هوس نوکر دربار شدن

عشق یعنی سگ آقای وفا دار شدن


من همانم که مرید قمر علقمه ام

“از همه دست کشیدم که تو باشی همه ام “


آن جماعت که درِ خانه ی تو پیر شدند

همه آن ها که به لطف تو نمک گیر شدند

مردمانی که سر سفره ی تو سیر شدند

همگی لایق خوشبختی تقدیر شدند


عاقبت با تو فقط ختم به خیر است

آقا سند مستندم راهب دیر است آقا


ای همه شورم و آرام و قرارم آقا

احتیاجی به کسی جز تو ندارم آقا

بی تو گمراه شوم , باش کنارم آقا

محرم راز منی, با تو ندارم آقا


نشده ثانیه ای نیزه , ز یادم ببری

از برادر به من ارباب تو نزدیک تری


انا سائل انا مدیون و غلام بن غلام

سال ها در همه جا از تو فقط بردم نام

ای درون مایه ی ضرب المثل سنگ

تمام وقت مردن تو بیا تا که نمیرم ناکام


خانه ی قبر مرا با نظری روشن کن

رحم بر بی کسی ام موقع جان کندن کن


من پریشان تو ای پادشه عطشانم

تا دم مرگ عزادار غمت می مانم

عاقبت غصه ی جانسوز تو گیرد جانم

وقت شادی و عزا روضه ی تو می خوانم


بی کس و یار ترین شاه اباعبدالله

بوریا شد کفنت , آه , اباعبدالله


محمد حسین رحیمیان


ادامه مطلب


کنگره عرش برین


مژده‌ اى دل که به ما تاج سرى داد خدا

شب ما سوته دلان را سحرى داد خدا


سجدۀ شکر به جا آر که از رحمت خویش

تیر جانسوز دعا را اثرى داد خدا


شجر طیبه ى گلشن طاها را باز

هم ثمر داده و هم برگ و برى داد خدا


تا که اسلام قوى گردد و الحاد ضعیف

صدف بحر ولا را گهرى داد خدا


اى صبا فاطمه را مژده بده کز ره لطف

صادق آل نبى را پسرى داد خدا


ملک از کنگره ى عرش برین مژده دهد

که به ما ناجى نیکو سیرى داد خدا


بهر آزادى ابناء بشر بارِ دگر

به بشر رهبر فریادگرى داد خدا


تا کندزیرو زبر کاخ ستم را اى دل

مژده ‌ى آیت فتح و ظفرى داد خدا


تا به پرواز در آید به جهان طایر فکر

امشب از شوق و شعف بال و پرى داد خدا


شادمانم من ژولیده که از رحمت خود

به من بى هنر امشب هنرى داد خدا


ژولیده نیشابورى


ادامه مطلب



از ظلم و جـور دشمن ملعـون کافـر
شد کشته ی زهر جفـا امام بـاقـر(ع)

امشب شده اشک عزا از دیده جاری
گشتـه رواق دیـده ها آئیـنه کـاری
زهـرا کنـد در عرش اعلی بیـقراری
دل گشـته آمـاده برای سـوگــواری

آثار غـم شد در جبین شیـعه ظاهر
شد کشته ی زهر جفـا امام بـاقـر(ع)

آن کس که داغ کربلا درسینه اش بود
مانند آئیـنه دل بی کیـنه اش بـود
دانش گلی ازگوهر گنجینه اش بـود
نـور تمـام انبــیا پیشیـنه اش بـود

از کیـنه ی اَعـدای بی ایمـان جائِر
شد کشته ی زهر جفـا امام بـاقـر(ع)

فرزندحیدر آنکه پرچمدار دین است
آئینه دار علم و ایمان و یقین است
روح عبادت پور زین العابدین است
عرش خداوند است و در روی زمین است

آیـد نـوای روضـه خوان ها از منابر
شد کشته ی زهر جفـا امام بـاقـر(ع)

آن وارث عِـلــم خـداونـد یـگـانـه
خُلـــق تمــام انبـیا را او خـزانـه
از کـربـلای جد خـود بَهرِ نشـانـه
بر جسم پاکش مانده جـای تازیانه

واغربتـا از فتـنه هـای قـوم فاجِـر
شد کشته ی زهر جفـا امام بـاقـر(ع)

آن صاحب احسان و اوصاف حمیده
در کودکی رنـج اسیری را کشیده
زخم زبـان کوفی و شامی شنیده
جان عزیزش وای من بر لب رسیده

دست ستم زد پرچـم غـم در معابر
شد کشته ی زهر جفـا امام بـاقـر(ع)

شد آخر از جور وجفای اهل کینه
کانـون انـدوه و عزا پهنـای سینه
در سوگ آن پنجم امام بی قرینه
گشته سیه پوش عزا شهر مدینه

خون دل آید در بقیع از چشم زائر
شد کشته ی زهر جفـا امام بـاقـر(ع)


علی اکبر شجعان


ادامه مطلب


به پیشگاه حضرت امام جواد (ع)


می سوزم از برات یاحضرت جواد
بر پا شده عزات یا حضرت جواد

فرزند فاطمه نور دل رضا (ع)
خورشید زندگی سرمایه بقا
الگوی عاشقان سرمشق اتقیا
دردا شدی شهید از جور اشقیا

ای معنی حیات یا حضرت جواد

ای جان عاشقان بادا فدای تو
در دل به پا شده شور و نوای تو
گردیده کاظمین کربُبلای تو
صاحب زمان شده صاحب عزای تو

می گرید از برات یا حضرت جواد

روشن شده دل از پرتو فشانی ات
غم سایبان زده بر زندگانی ات
آتش زده عدو بر نوجوانی ات
ای گل که دست کین کرده خزانی ات

ای جان ما فدات یا حضرت جواد

الگوی عارفان گشته مرام تو
لبریز خون شده از کینه جام تو
خورشید هر سحر بعد از سلام تو
سر می کند بلند با ذکر نام تو

ماه نکو صفات یا حضرت جواد

تو نور دیده ای تو سوز سینه ای
فرزندِ صالح شاه مدینه ای
هر چند تو شهید از زهر کینه ای
در خاک کاظمین گنج دفینه ای

ای معنی حیات یا حضرت جواد

ای نور ایزدی ای پور مصطفی(ص)
ای زاده علی (ع) ، ای مظهر صفا
ای منبع کرم ای معدن سخا
از ما به تو سلام هر صبح و هر مسا

ای فخر کائنات یا حضرت جواد

گلشن خزان شده از هجر روی تو
دلهای عاشقان زوّار کوی تو
در سینه هر دلی در آرزوی تو
هر دیده ای نظر دارد به سوی تو

در حسرت لقات یا حضرت جواد

سایه نشین تو عرش برین شده
لرزان ز سوگ تو ارکان دین شده
اندر عزای تو دلها غمین شده
مهدی فاطمه زار و حزین شده

کرده به پا عزات یا حضرت جواد


محزون اصطهباناتی
کانال رسمی اشعار علی اکبر شجعان
https://telegram.me/mahzoon_shajaan


ادامه مطلب


 

به اوج می برد امشب مرا هوای شما

که عشق را بنویسم، فقط برای شما

نگاه می کنم اینجا به رد پای شما

و می رسم به خدا، تا خدا... خدای شما

 

که آفرید شما را زمین هوایی شد

وَ کعبه کعبه شد و خانه ای خدایی شد

 

و بال حور و مَلَک فرش این قدم ها شد

زمین برای حضور تو در تمنّا شد

ز اشک شوق ملائک ستاره پیدا شد

و عشق بر تن هفت آسمان هویدا شد

 

عصای دست نبی بوده ای و دست خدا

تو دستگیر کلیمی، تو دستگیر عصا

 

شکوه عدل شما را عقیل می داند

نگاه بت شکنت را خلیل می داند

شکاف کعبه شما را دلیل می داند

و شأن وصف تو را جبرئیل می داند

 

که از زبان خدا بر تو آفرین می گفت

و با صدای بلند خودش چنین می گفت:

 

رقم زده ست خدا عشق را به نام علی

فلک نشسته به حسرت برای گام علی

ملک نشسته دو زانو به احترام علی

علی امام من است و منم غلام علی

 

به لحظه لحظه ی عمرت خدا تبسّم داشت

و با صدای شما با نبی تکلّم داشت

 

کرامتی که تو داری الی الابد باشد

همیشه ذکر لبم یا علی مدد باشد

شجاعتی که دلت داشت بی عدد باشد

گواه من سر عَمر بن عبدود باشد

 

شمار فضل شما را، خدا فقط داند

نشانه های خدا را، خدا فقط داند

 

مجید تال


ادامه مطلب



هادی! امامنا التقی المتقی، سلام
نور دهم! امام علی‌النقی، سلام
فیض مدام، سلسله نورِ دائمی
پور جواد ابن رضا سبط کاظمی
در شأنت این بس است که جد شما رضاست
در فضلت این بس است که تو جدّ قائمی
تا پایه امامت و دین از تو قائم است
خود عرش فضل را به خدا از قوائمی
اینگونه گفت وصف تو را هر که با تو بود
هر شام در صلاتی و هر روز صائمی
یا حجّه الوفیّ، صفی هادی ای امام
ای حضرت کریم که عین المکارمی
هادی! امامنا التقی المتقی، سلام
نور دهم! امام علی‌النقی، سلام
مهر دهم! حقیقت کامل، امام من!
آیینه جمیع فضائل، امام من!
لرزانده دستگاه خلافت شکوه تو!
خاک از توکلّت متوکل، امام من
چاره ندید خصم مگر آنکه همچو باب
بر تو خوراند زهر هلاهل امام من
لحظه به لحظه جان به تو مشتاق، هادیا!
لحظه به لحظه دل به تو مایل، امام من
ای که هنوز حلقه در را نکوفته
لطف تو داده حاجت سائل، امام من
نامت گره‌گشای تمامی مشکلات
لطفت کلید حل مسائل امام من
هادی! امامنا التقی المتقی، سلام
نور دهم! امام علی‌النقی، سلام
زین العباد، ثانی سجّاد، یا علی
نور تو بر جواد، خدا داد، یا علی
تنها نه باب تو که به فردوس، فاطمه
از خنده تو گشت دلش شاد، یا علی
روشن به روی گندمی‌ات شد دل جواد
وقتی «سمانه» چون تو سمن زاد، یا علی
چون باب شهر علم نبی بود، جدّ تو
شد ملک علم و دین ز تو آباد، یا علی
در پای تو گریسته وحش درنده هم
ای بسته ولای تو آزاد، یا علی
تاریخ، ای حقیقت بیدار، چون علی
هرگز تو را نمی‌برد از یاد، یا علی
هادی! امامنا التقی المتقی، سلام
نور دهم! امام علی‌النقی، سلام


***محمد سعید میرزایی**


ادامه مطلب



یادتان هست نوشتم که دعا می خواندم

داشتم کنج حرم جامعه را می خواندم

 

از کلامت چه بگویم که چه با جانم کرد

محکمات کلمات تو مسلمانم کرد

 

کلماتی که همه بال و پر پرواز است

مثل آن پنجره که رو به تماشا باز است

 

کلماتی که پر از رایحهً غار حراست

خط به خط جامعه آیینهً قرآن خداست

 

عقل از درک تو لبریز تحیر شده است

لب به لب کاسهً ظرفیت من پر شده است

 

همهً عمر دمادم نسرودیم از تو

قدر درکِ خودمان هم نسرودیم از تو

 

من که از طبع خودم شکوه مکرر دارم

عرق شرم به پیشانی دفتر دارم

 

شعرهایم همه پژمرد و نگفتم از تو

فصلی از عمر ورق خورد و نگفتم از تو

 

دل ما کی به تو ایمان فراوان دارد

شیرِ در پرده به چشمان تو ایمان دارد

 

بیم آن است که ما یک شبه مرداب شویم

رفته رفته نکند جعفر کذاب شویم

 

تا تو را گم نکنم بین کویر ای باران

دست خالیِ مرا نیز بگیر ای باران

 

من زمین گیرم و وصف تو مرا ممکن نیست

کلماتم کلماتی ست حقیر ای باران

 

یاد کرد از دل ما رحمت تو زود به زود

یاد کردیم تو را دیر به دیر ای باران

 

نام تو در دل ما بود و هدایت نشدیم

مهربانی کن و نادیده بگیر ای باران

 

ما نمردیم که توهین به تو و نام تو شد

ما که از نسل غدیریم ، غدیر ای باران

 

پسر حضرت دریا ! دل مارا دریاب

ما یتیمیم و اسیریم و فقیر ای باران

 

سامرا قسمت چشمان عطش خیزم کن

تا تماشا کنمت یک دل سیر ای باران

 

بگذارید کمی از غمتان بنویسم

دو سه خط روضه از این درد نهان بنویسم

 

گریه بر داغ شما عین ثواب است ثواب

بار دیگر پسر فاطمه و بزم شراب....


سیدحمیدرضابرقعی


ادامه مطلب


بوی گل در دشت و صحرا آمده
لاله ای در باغ زهرا آمده

مجتبی دارد به لب لبخند شوق
حضرت قاسم به دنیا آمده

🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

دوباره باغ زهرا شد بهاری
شده دریای شوق از دیده جاری

...... ...... ......

امام مجتبی با شادی و شور
گرفته در بغل قتداقه ی نور

..... ...... ......

💐💐💐💐💐💐💐

ضمن تبریک میلاد حضرت قاسم

به همین مناسبت و این میلاد فرخنده فرصت خوبیه تا به بهانه عرض تبریک به در خانه کریم اهل بیت بریم
دسته جمعی باهم باشیم و هرکه با یه شاخه گل لبخند و شادی در حد وسع به مبارکباد کریم اهلبیت سلام الله علیه مشرّف شویم

راستی !

کاسه های گدائی هم با خودتون بیارید حتما آقا به ما لبخند کریمانه می زنند و هدیه میدن

الان همه گرفتارا و بی بضاعتا دستای خالیشونو دارند اونجا می برند

کسی تنبلی نکنه .
یاعلی گفتیم و عشق آغاز شد.


علی اکبر شجعان


ادامه مطلب



شاعران و فرهیختگان گرانقدر

برآنیم تا در شامگاه شور انگیز نیمه ی ماه رحمت و مصادف با میلاد امامی کریم
ترنم عاشقانه و دل انگیز ذکر مناقب امام حسن مجتبی علیه السلام را از حنجره ی سخاوتمند شما
به گوش دلهای مشتاق برسانیم ؛
لذا از محضرتان درخواست می شود تازه ترین سروده ی خویش را تا پایان ظهرگاهِ روز پنجم رمضان المبارک
به سازمان تبلیغات واقع در خیابان کارگر روبروی مسجد گلدی تحویل دهید.

سپاسگزار همراهی سبزتان هستیم

ستاد مردمی شب های شعر اهل بیت علیهم السلام


آخرین مهلت ارسال آثار : 1394/4/3



آنانکه به جبهه ها جنون آوردند

رو بر عطش و آتش و خون آوردند

فرمان امام را اجابت کردند

هجمه به سپاه خصم دون آوردند

بی تاب میان خاک و خون غلتیدند

تا هدیه برای ما سکون آوردند

با شوقِ جهاد در جوانی جان را

در بوته سخت آزمون آوردند

لب تشنه کنار آب در خون خفتند

چون لاله سر از خاک برون آوردند


علی اکبر شجعان

&

خودم اینجادلم درآب اروند

نگاهم مانده برمهتاب اروند

به یادآن شب خون وحماسه

بخوابم تا ببینم خواب اروند

قاسم یزدانی


ادامه مطلب

گردهم آئی هفتگی

شاعران انجمن

درباره ما

سلام به سایت ادبی شهید رابع استهبان خوش آمدید. محتوای این سایت و انجمن ادبی آن سروده ها و مطلب های ادبی ارسال شده جمعی از فرهیختگان و شاعران گرامی است؛ شماهم به این جمع بپیوندید و مطلب هاو نظرهای ارزشمند خود را برای دیگران وبرای بهینه سازی سایت ارسال کنید. استفاده از اشعار با درج لینک و نام شاعر آزاد است. امام صادق(ع) فرمودند : ما قالَ فینا قائِلُ بَیْتَ شِعْرٍ حَتّی یُؤَ یِّـدَ بِرُوحِ الْقُدُسِ : هیچ شاعر ی در حق ما شعر نگفت مگر اینکه با روح قدسی تایید و یاری شد: وسایل الشیعه ، ج 1 ص 467) مقام‌ معظم رهبري، حضرت آيت‌الله العظمي امام خامنه‌ای فرمودند : «شعر، ثروتی ملی، عظیم و پر ثمر برای کشور است» و «باید با ایجاد این ثروت بزرگ روز به روز آن را افزایش داد و برای نیازهای کشور از آن استفاده ی بهتر و برتر کرد». کاروان شعر در کشور با سرعت، دقت و جهت گیری درست به پیش می رود ؛ با استمرار این حرکت، کشورِ عزیزِ ایران باردیگر هدیه ای ارزشمند به تمدن و فرهنگ جهانی و خصوصاً این منطقه، اهدا خواهد کرد. شعر علاوه بر اینکه ظرفی برای بیان احساس شاعرانه است باید در خدمت ارزشها باشد و شاعر در عمل به وظیفه و مسئولیت خود، این نعمت بزرگ الهی را در خدمت به دین، اخلاق، انقلاب و معرفت افزایی قرار دهد. شعر می تواند به "معرفت دینی و اخلاق مردم" و "حرکت انقلابی ملت" خدمت کند و این کار حتی با یک یا دو بیت شعر انقلابی،‌اخلاقی و معرفتی در یک غزل محقق می شود و تأثیر می گذارد. قالب شعر نمی تواند نسبت به مسائل موجود کشور بی تفاوت باشد یا از آن صرف نظر کند. + خاندان شهید رابع اصطهباناتی : پدر وی «ملاعبدالمحسن» فرزند مرحوم «ملاباقر» فرزند «ملا سراج الدین» بود و پدر و جد پدری اش در جرگه افرادی بودند که در زمان حمله افغانها به اصطهبان، کشته شدند.[۱] تحصیل : وی در ۱۲ سالگی با راهنمایی دایی‌اش به شیراز رفت و هشت سال در مدرسه منصوریه درس خواند. در سال ۱۲۴۶ به تهران رفت و شاگرد استادانی مانند آقا علی حکیم (مدرس)، محمدرضا حکیم قمشه‌ای، میرزا ابوالحسن جلوه، ملاعلی کنی، سید مهدی قزوینی نجفی و مولی محمدتقی هروی بود. در سال ۱۲۵۸ دوباره به شیراز رفت. به علت درگیری با قوام الملک (حاکم وقت فارس) به سامرا تبعید شد و در درس میرزای شیرازی شرکت کرد و از او اجازه اجتهاد گرفت. پس از فوت میرزای شیرازی به نجف رفت و حوزه فلسفی آنجا را پایه‌گذاری کرد. او علوم مختلف از جمله فقه و احکام را با زبان شعر بیان می‌کرد و رساله احکام دین او مشتمل بر هزار بیت شعر بود. در ریاضی و شاخه‌های آن دستی داشت و مقالات مختلفی در این زمینه از او مانده است. در پزشکی بیشتر به پیشگیری و رعایت بهداشت و نظافت محیط توجه داشت و می‌گفت: «من رسماً طبیب نیستم، ولی هزاران تن را به طریق بهداشت معالجه قطعی کرده‌ام.»[۲] علامه امینی او را به جهت آنچه «نبوغ علمی» خوانده «شکافنده هسته علم و پیشتاز میدان دانش» معرفی کرده‌است.[۳] زندگی‌نامه : آیت الله اصطهباناتی در سال ۱۲۵۸ ش با دختر سید محمد حسن لاریجانی ازدواج کرد. همسرش در سال ۱۲۷۹ درگذشت. وی فرزندی به نام شیخ محمد تقی روانشاد ملقب به فیلسوف روانشاد دارد که از مجموع افکار و اندیشه‌های پدرش بخشی به همت وی با عنوان «شمه‌ای از آثار شهید رابع» تهیه و منتشر شده است. سرانجام وی در دفاع از مشروطه و رهبری قیام مردم شیراز در سال ۱۳۲۶ برابر با ۱۷ اسفند ۱۲۸۶ شهید شد و در باغ غزل حافظیه به خاک سپرده شد. آثار : احکام الدین[۴] رساله حدوث عالم[۵] مجمع المسائل[۶] رساله شمس التصاریف رساله جوابیه شاگردان : محمدجعفر آل کاشف‌الغطاء، محمدحسین غروی اصفهانی، محمدحسین کاشف‌الغطاء، هبةالدین شهرستانی، میرزا عبدالحسین ذوالریاستین، سید محمدحسن نجفی قوچانی (آقا نجفی قوچانی)، علی‌اکبر حکمی یزدی قمی، غلامرضا یزدی، سید ابراهیم حسینی اصطهباناتی (میرزا آقای شیرازی)، زین‌العابدین اسدالله مهربانی سرابی، آقا نجفی قوچانی، غلامرضا فقیه خراسانی. ----------------------------------------- پانویس : شهید رابع، آیت‌الله محمدباقر اصطهباناتی عالم مشروعه خواه، نویسنده : محمد جواد اسلامی، با تلخیص، ص۲۵–۲۷. شهید رابع، ص ۴۰ و ۴۱. شهیدان راه فضیلت، ص ۵۱۲. رساله‌ای منظوم در احکام و فرایض که هزار بیت است. در موضوع جهان هستی، حکمت و فلسفه. رساله عملیه و دربردارنده فتواهای او. منابع شبکه اطلاع‌رسانی اجتهاد جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم. گلشن ابرار. ج۷، نشر معروف، قم: ۱۳۷۸.

نظرسنجی

این سایت از دیدگاه شما...؟