ما را دنبال کنید

جستجوگر

ورودی انجمن ادبی

عضویتِ سایت و انجمن

آلبومهای نماهنگها

آپلودها

موضوعات

آمارگیر

  • :: آمار مطالب
  • کل مطالب : 392
  • کل نظرات : 363
  • :: آمار کاربران
  • افراد آنلاين : 4
  • تعداد اعضا : 443
  • :: آمار بازديد
  • بازديد امروز : 55
  • بازديد ديروز : 444
  • بازديد کننده امروز : 36
  • بازديد کننده ديروز : 180
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل ديروز: 2
  • بازديد هفته : 916
  • بازديد ماه : 3,638
  • بازديد سال : 91,102
  • بازديد کلي : 1,454,782
  • :: اطلاعات شما
  • آي پي : 3.144.28.50
  • مرورگر : Safari 5.1
  • سيستم عامل :

گرد هم آئی هفتگی


جان فدا شد به کربلای چهار

حق ادا شد به کربلای چهار

بین ام الرصاص و خرمشهر
کربلا شد به کربلای چهار

بین نیزارها - لب اروند
نینوا شد به کربلای چهار

هر گلی بود زیر آتش و دود
سرجدا شد به کربلای چهار

هر چه نی بود چارم دی ماه
در نوا شد به کربلای چهار

دل به داغ کبوتران شهید
مبتلا شد به کربلای چهار

ناله ها با گلوی زخمی نی
همصدا شد به کربلای چهار

سعی خونین عاشقان خدا
با صفا شد به کربلای چهار

رود اروند کاشکی می گفت
که ، چه ها شد به کربلای چهار

سوخت قایق در آب و تابوتِ
شهدا شد به کربلای چهار

چقدر قامت پدر - مادر
که دوتا شد به کربلای چهار

شهر ما از فراق سی گل سرخ
در عزا شد به کربلای چهار

گر چه مثل همیشه دست همه
بر دعا شد به کربلای چهار

روزگار از قضای خود با ما
بی وفا شد به کربلای چهار

دست غواصها اگر بسته
از قفا شد به کربلای چهار

از تن لاله ها جدا هر چند ـ
دست و پا شد به کربلای چهار

معبر سرخ کربلای پّنج
گر چه وا شد به کربلای چهار ـ

حاجت عاشقان کوی حسین
که روا شد به کربلای چهار ـ

آب و عباس و علقمه معنا
بهر ما شد به کربلای چهار

درد یاران باز مانده ی جنگ
بی دوا شد به کربلای چهار


علی اکبر شجعان

99/10/3 استهبان


ادامه مطلب


پرویز بیگی حبیب‌آبادی، شاعری حرفه‌ای‌ست با آن تعبیری که محمد حقوقی از شاعر حرفه‌ای دارد یعنی شاعری که به مرزهای موفقیت و مقبولیت اجتماعی دست یافته اما همین موفقیت‌ها برای او مرزی شده که دیگر دست به توسعه دستاوردهای خود نمی‌زند با این همه او دارای غزلی‌ست که با گذشت چند دهه از سرودنش، هنوز هم در ساختارهای تازه‌ای از تغزلی گرفته تا اجتماعی قابل تأویل دوباره است که موفقیتی است کم‌نظیر برای شاعری معاصر.

او درباره این غزل گفته: «خرمشهر در دست دشمن بود و از محله «کوت شیخ» به آن می‌نگریستم، می‌گریستم. این شعر همانجا جرقه‌اش خورد.

خبر آزادسازی شهر را در تهران شنیدم؛ احساس کردم زیر پوستم هزاران منور روشن کرده‌اند؛ حس و حال عجیبی داشتم، اما سرودن «غریبانه» قبل از این‌ها بود، بعد از برگشتن از خرمشهر و بعد از عارض شدن تبی شدید؛ در اوج تب، به «یاران چه غریبانه، رفتند از این خانه» رسیدم و در عرض چند ساعت، شعر کامل شد.

یک هفته بعد بچه‌ها راهی خرمشهر شدند و من هم سخت بیمار بودم؛ وحید امیری وقتی از جبهه خرمشهر برگشت، خبر آورد که این شعر در تمام جبهه دهان به دهان می‌گردد و همه جا را پر کرده است.

نخستین بار آقای سلحشور آن را اجرا کرد؛ بعد حسام‌الدین سراج آن را همراه با موسیقی خواند؛ بعد آقای کویتی‌پور اجرایش کرد؛ بعد حاج صادق آهنگران خواندند و همین طور بر تعداد این خوانندگان اضافه شد؛ در چند فیلم سینمایی خوانده شد؛ در چند نمایشنامه اجرا شد.»:


یاران چه غریبانه، رفتند از این خانه

هم سوخته شمع ما، هم سوخته پروانه


بشکسته سبوهامان، خون است به دل‌هامان

فریاد و فغان دارد، دُردی‌کش میخانه


هر سوی نظر کردم، هر کوی گذر کردم

خاکستر و خون دیدم، ویرانه به ویرانه


افتاده سری سویی، گلگون شده گیسویی

دیگر نَبُوَد دستی، تا موی کند شانه


تا سر به بدن باشد، این جامه کفن باشد

فریاد اباذرها، ره بسته به بیگانه


لبخند سروری کو، سرمستی و شوری کو

هم کوزه نگون گشته، هم ریخته پیمانه


آتش شده در خرمن، وای من و وای من

از خانه نشان دارد، خاکستر کاشانه


ای وای که یارانم، گل‌های بهارانم

رفتند از این خانه، رفتند غریبانه



پرویز بیگی حبیب‌آبادی


ادامه مطلب

گردهم آئی هفتگی

شاعران انجمن

درباره ما

سلام به سایت ادبی شهید رابع استهبان خوش آمدید. محتوای این سایت و انجمن ادبی آن سروده ها و مطلب های ادبی ارسال شده جمعی از فرهیختگان و شاعران گرامی است؛ شماهم به این جمع بپیوندید و مطلب هاو نظرهای ارزشمند خود را برای دیگران وبرای بهینه سازی سایت ارسال کنید. استفاده از اشعار با درج لینک و نام شاعر آزاد است. امام صادق(ع) فرمودند : ما قالَ فینا قائِلُ بَیْتَ شِعْرٍ حَتّی یُؤَ یِّـدَ بِرُوحِ الْقُدُسِ : هیچ شاعر ی در حق ما شعر نگفت مگر اینکه با روح قدسی تایید و یاری شد: وسایل الشیعه ، ج 1 ص 467) مقام‌ معظم رهبري، حضرت آيت‌الله العظمي امام خامنه‌ای فرمودند : «شعر، ثروتی ملی، عظیم و پر ثمر برای کشور است» و «باید با ایجاد این ثروت بزرگ روز به روز آن را افزایش داد و برای نیازهای کشور از آن استفاده ی بهتر و برتر کرد». کاروان شعر در کشور با سرعت، دقت و جهت گیری درست به پیش می رود ؛ با استمرار این حرکت، کشورِ عزیزِ ایران باردیگر هدیه ای ارزشمند به تمدن و فرهنگ جهانی و خصوصاً این منطقه، اهدا خواهد کرد. شعر علاوه بر اینکه ظرفی برای بیان احساس شاعرانه است باید در خدمت ارزشها باشد و شاعر در عمل به وظیفه و مسئولیت خود، این نعمت بزرگ الهی را در خدمت به دین، اخلاق، انقلاب و معرفت افزایی قرار دهد. شعر می تواند به "معرفت دینی و اخلاق مردم" و "حرکت انقلابی ملت" خدمت کند و این کار حتی با یک یا دو بیت شعر انقلابی،‌اخلاقی و معرفتی در یک غزل محقق می شود و تأثیر می گذارد. قالب شعر نمی تواند نسبت به مسائل موجود کشور بی تفاوت باشد یا از آن صرف نظر کند. + خاندان شهید رابع اصطهباناتی : پدر وی «ملاعبدالمحسن» فرزند مرحوم «ملاباقر» فرزند «ملا سراج الدین» بود و پدر و جد پدری اش در جرگه افرادی بودند که در زمان حمله افغانها به اصطهبان، کشته شدند.[۱] تحصیل : وی در ۱۲ سالگی با راهنمایی دایی‌اش به شیراز رفت و هشت سال در مدرسه منصوریه درس خواند. در سال ۱۲۴۶ به تهران رفت و شاگرد استادانی مانند آقا علی حکیم (مدرس)، محمدرضا حکیم قمشه‌ای، میرزا ابوالحسن جلوه، ملاعلی کنی، سید مهدی قزوینی نجفی و مولی محمدتقی هروی بود. در سال ۱۲۵۸ دوباره به شیراز رفت. به علت درگیری با قوام الملک (حاکم وقت فارس) به سامرا تبعید شد و در درس میرزای شیرازی شرکت کرد و از او اجازه اجتهاد گرفت. پس از فوت میرزای شیرازی به نجف رفت و حوزه فلسفی آنجا را پایه‌گذاری کرد. او علوم مختلف از جمله فقه و احکام را با زبان شعر بیان می‌کرد و رساله احکام دین او مشتمل بر هزار بیت شعر بود. در ریاضی و شاخه‌های آن دستی داشت و مقالات مختلفی در این زمینه از او مانده است. در پزشکی بیشتر به پیشگیری و رعایت بهداشت و نظافت محیط توجه داشت و می‌گفت: «من رسماً طبیب نیستم، ولی هزاران تن را به طریق بهداشت معالجه قطعی کرده‌ام.»[۲] علامه امینی او را به جهت آنچه «نبوغ علمی» خوانده «شکافنده هسته علم و پیشتاز میدان دانش» معرفی کرده‌است.[۳] زندگی‌نامه : آیت الله اصطهباناتی در سال ۱۲۵۸ ش با دختر سید محمد حسن لاریجانی ازدواج کرد. همسرش در سال ۱۲۷۹ درگذشت. وی فرزندی به نام شیخ محمد تقی روانشاد ملقب به فیلسوف روانشاد دارد که از مجموع افکار و اندیشه‌های پدرش بخشی به همت وی با عنوان «شمه‌ای از آثار شهید رابع» تهیه و منتشر شده است. سرانجام وی در دفاع از مشروطه و رهبری قیام مردم شیراز در سال ۱۳۲۶ برابر با ۱۷ اسفند ۱۲۸۶ شهید شد و در باغ غزل حافظیه به خاک سپرده شد. آثار : احکام الدین[۴] رساله حدوث عالم[۵] مجمع المسائل[۶] رساله شمس التصاریف رساله جوابیه شاگردان : محمدجعفر آل کاشف‌الغطاء، محمدحسین غروی اصفهانی، محمدحسین کاشف‌الغطاء، هبةالدین شهرستانی، میرزا عبدالحسین ذوالریاستین، سید محمدحسن نجفی قوچانی (آقا نجفی قوچانی)، علی‌اکبر حکمی یزدی قمی، غلامرضا یزدی، سید ابراهیم حسینی اصطهباناتی (میرزا آقای شیرازی)، زین‌العابدین اسدالله مهربانی سرابی، آقا نجفی قوچانی، غلامرضا فقیه خراسانی. ----------------------------------------- پانویس : شهید رابع، آیت‌الله محمدباقر اصطهباناتی عالم مشروعه خواه، نویسنده : محمد جواد اسلامی، با تلخیص، ص۲۵–۲۷. شهید رابع، ص ۴۰ و ۴۱. شهیدان راه فضیلت، ص ۵۱۲. رساله‌ای منظوم در احکام و فرایض که هزار بیت است. در موضوع جهان هستی، حکمت و فلسفه. رساله عملیه و دربردارنده فتواهای او. منابع شبکه اطلاع‌رسانی اجتهاد جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم. گلشن ابرار. ج۷، نشر معروف، قم: ۱۳۷۸.

نظرسنجی

این سایت از دیدگاه شما...؟